روش فهم حديث در شرح اصول الكافى ملاصالح مازندرانى - صفحه 124

3 ـ 2. توجه به قرينه هاى مؤثر در فهم

مقصود از قراين، امورى است كه به نحوى ارتباطى لفظى يا معنوى با كلام داشته و در فهم مفاد كلام و درك مراد گوينده مؤثر باشد. ۱ ضرورت گردآورى قرينه ها براى انتقال از معناى ظاهرى و اوليه متن به مراد جدى و حقيقى معصوم عليه السلام امرى غير قابل كتمان است. جمع آورى تمام قرينه هاى لفظى و غير لفظى، پيوسته و ناپيوسته، براى فهم عميق و درست و درك مقصود نهايى حديث در تمام عرصه هاى اخلاقى، فقهى، اعتقادى و ... ضرورت دارد و گاه فهم اوليه ما را دگرگون مى سازد. توجه به قراين مختلف در چگونگى تعامل و برخورد ما با حديث نيز اثرگذار است؛ چون گاه، الفاظ حديث به گونه اى است كه معناى عام يا مطلق از آن فهميده مى شود، اما وقتى كه از شرايط و جو صدور آن آگاه مى شويم، خلاف آن برداشت مى شود. گاهى نيز الفاظ حديث ظاهرا مبهم و مجمل است كه با شناخت فضاى صدور رفع مى شود. از اين رو، اگر امرى در عهد صدور جايز دانسته شده است، بايد تمام آنچه را كه در اين تجويز مى توانسته دخالت داشته باشد، لحاظ گردد وگرنه، تعميم حكم با منظور نكردن شرايط خارجى آن زمان خطا خواهد بود.
توجه به اين نكات در رفع تنافى ظاهرى احاديث با يكديگر بسيار كارآمد است و ملاّ صالح از اين روش در جمع بين دو دسته از احاديث ـ كه در تشويق به اعتزال و نهى از آميزش با مردم و دسته ديگر بر عكس آن است ـ استفاده كرده است و هر دو دسته را صحيح مى داند؛ چرا كه داراى مصالح و شرايط متفاوت است و بر حسب تفاوت اشخاص و اوقات تغيير مى كند. وى در اين زمينه، به طور مفصل، بحث مى كند و ائمه معصوم عليهم السلام را در حكم طبيبانى مى داند كه به درمان امراض نفوس مى پردازند و چون در باب چيزى، به اطلاق، سخن بگويند، لزوما همه انسان ها و همه زمان ها را اراده نكرده اند. ۲ يا در جمع بندى احاديث «رفق» مى گويد كه مراد، تشويق بر عمل به هر يك از آنها در موضع خودش است و اين شأن عاقل حكيم است. ۳ و بدين شكل، بر اثرگذارى مقام سخن در فهم احاديث اشاره دارد.
يافتن سؤال نهفته و ذهنى و يا آشكار و علنى راوى و يا پرسشگر ـ كه خود نخستين مخاطب حديث است ـ ما را به محور اصلى پاسخ مى رساند و گاه توجه به سؤال موجب راندن احتمالات بعيد و تقليل آنهاست ۴ و شارح، گاه با تكيه بر آن تنافى ظاهرى احاديث را بر طرف كرده است:
اين دو حديث بر قول اصوليين مبنى بر اين كه حكم، هنگام تعارض دو دليل، وقف يا تخيير است، دلالت دارد؛ اما اشكالى مطرح است كه ... اين اشكال رد مى شود؛ چون قول سائل ... مانع از آن است؛ چرا كه صراحت در پرسش از حكم متناقضين دارد. ۵

1.روش شناسى تفسير قرآن، ص۱۱۰.

2.شرح اصول الكافى، ج۱، ص۱۵۹.

3.همان، ج۱، ص۲۳۱.

4.روش فهم حديث، ص۱۲۲.

5.شرح اصول الكافى، ج۲، ص۳۳۲.

صفحه از 136