دامنه معنايى حكمت در قرآن، اخلاق و حديث - صفحه 33

هدف و فايده حكمت خلقى شناخت فضايل و رذايل اخلاقى و نحوه كسب فضايل و آراستن خود بدان و پيراستن جان از رذايل است. كسى كه بتواند اين حكمت نظرى و عملى و شاخه هاى آن را به دست آورد و خود را بدان بيارايد، به گفته قرآن كريم: «فَقَدْ أُوتِىَ خَيْرًا كَثِيرًا».۱ و ۲
وى همين تقسيم بندى را، با كمى تفاوت و اختصار، در نمط سوم الاشارات به دست مى دهد. ۳ همچنين در كتاب البرهان الشفاء، حكمت را به كمال در دو عرصه علمى و عملى تعريف كرده، نتيجه حكمت علمى را تصديق قضايا، آن گونه كه هستند و نتيجه حكمت عملى را تحقق خلق عدالت مى داند. ۴
با تفسيرى كه وى از حكمت به دست مى دهد، مى توان حكيم را از منظر او به روشنى دريافت. وى در باب ضرورتِ دانستن مغالطات ناشى از اشتراك لفظى، در كتاب سفسطه، حكيم حقيقى را كسى مى داند كه:
هرگاه در باب قضيه اى قضاوت كرد، چه مخاطب آن خودش باشد و چه ديگرى، سخن حق و صادق بگويد، در نتيجه حقيقت را به گونه اى مضاعف درك كرده است؛ زيرا بر توانايى تميز ميان حق و باطل اقتدار دارد. همچنين، اگر سخنى از كسى شنيد، بتواند راست و دروغ آن را تشخيص دهد. ۵
سنت تقسيم حكمت به دو نوع در ميان عالمان اخلاق ـ كه گرايش فلسفى داشته اند ـ سخت نيرومند است؛ براى مثال، از نظر خواجه نصيرالدين طوسى:
حكمت در عرف اهل معرفت عبارت بُوَد از دانستن چيزها، چنان كه باشد، و قيام نمودن به كارها، چنان كه بايد، به قدر استطاعت، تا نفس انسانى به كمالى كه متوجه آن است، برسد؛ و چون چنين بود، حكمت منقسم شود به دو قسم: يكى علم و ديگر عمل. ۶
با اين نگرش، بسيارى از آيات قرآنى كه تعبير حكمت يا حُكم در آنها به كار رفته است، تفسير مى شود؛ براى مثال، فخر رازى در تفسير آيه شريفه «رَبِّ هَبْ لِى حُكْمًا وَ أَلْحِقْنِى بِالصَّــلِحِينَ»،۷ مى گويد كه مقصود از حكم، تكميل قوه نظرى يا حكمت نظرى و مراد از الحقنى بالصالحين، تكميل حكمت عملى است. ۸ ملا هادى سبزوارى نيز حكمت قرآنى را مساوى ايمان مى داند كه در قرآن به كار رفته است و آن را همان معرفت مورد نظر حكما معرفى مى كند كه درباره آن گفته اند:
الحكمة صيرورة الانسان عالما عقليا مضاهيا للعالم العينى. ۹

1.سوره بقره، آيه ۲۶۹.

2.عيون الحكمة، ج۲، ص۲۱.

3.الاشارات و التنبيهات، ج۲، ص۳۵۲.

4.كتاب الشفاء: المنطق، ج۳، ص۲۶۰.

5.همان، ج۴، ص۶ .

6.اخلاق ناصرى، ص۳۷.

7.سوره شعراء، آيه ۸۳ .

8.همان، ص۵ .

9.شرح المنظومة، ص۵۰ .

صفحه از 53