دامنه معنايى حكمت در قرآن، اخلاق و حديث - صفحه 35

داراى سه قوه نفسانى يا سه ساحت است: ساحت شهوات، ساحت عواطف و ساحت عقل. حكمت نيز عبارت خواهد بود از تبعيت دو ساحت نخست از عقل، و تن دادن به حاكميت آن. به تعبير ديگر، هر ساحت يا قوه اى فضيلتى دارد و فضليت قوه عاقله و شناختى حكمت نام دارد. برآيند متعادل اين فضايل به پديدار شدن چهار فضليت مى انجامد كه عبارت اند از: حكمت، عفت، شجاعت و عدالت. ۱ كمال اخلاق و تخلق به اخلاق اسلامى در گرو داشتن اين چهار فضيلت است و عالمان با گرايش فلسفى بر اين مسأله اتفاق نظر دارند.
غزالى در آغاز احياء علوم الدين، از پنج اصطلاح علمى نام مى برد كه معنايشان به سبب اغراض فاسدى دگرگون و تحريف شده است كه عبارت اند از: فقه، علم، توحيد، ذكر و حكمت؛ تا آن جا كه عنوان حكيم بر پزشك و شاعر و منجم و كسى كه در كوى و برزن قرعه مى كشد، اطلاق مى شود؛ حال آن كه حكمت، آن است كه خداوند آن را عظيم ستوده است. ۲ سپس در ربع مهلكات احياء مى گويد كه حسن اخلاق در گرو اصلاح چهار قوه و ركن است كه عبارت اند از: قوت علم، قوت غضب، قوت شهوت و قوت عدالت ميان اين سه قوه. اصلاح قوت علم به آن است كه، به سادگى، توان تشخيص راست و دروغ در اقوال، حق و باطل در اعتقادات، و نيك و بد را در افعال داشته باشيم و چون اين قوه اصلاح شد، از آن، حكمت زاده خواهد شد كه بنياد و گوهر اخلاق نيك است:
و هى التى قال اللّه فيها: «وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَيْرًا كَثِيرًا».۳
از نظر غزالى تنها شخص پيامبر اين چهار فضيلت را ـ كه امهات فضايل به شمار مى روند ـ در حد كمال در خود گرد آورده است. ۴ فيض كاشانى نيز در المحجة البيضاء اين تفسير را از سر موافقت و بى نقد يا اصلاحى نقل مى كند. ۵
در ميزان العمل نيز غزالى با تأكيد بر فضايل چهارگانه معروف، حكمت را فضيلت قوه عقلى مى داند ۶ و در وصف آنچه خداوند بزرگش داشته است و حضرت رسول آن را گمشده مؤمن دانسته، آن را كمال قوه عاقله مى داند. ۷
پدر شيخ بهايى نيز، به نقل از حكما، حكمت را حد وسط بين شر و جهالت تعريف مى كند ۸ .
اردبيلى حكمت را در شرح گلشن راز عبارت از «تهذيب عقل نظرى» ۹ مى داند و آن را «دانستن

1.«حديث فضايل و اخلاق فلسفى»، سيد حسن اسلامى، علوم حديث، ش۴۱، پاييز ۱۳۸۵، ص۲۱.

2.احياء علوم الدين، كتاب العلم، ج۱، ص۵۸ .

3.همان، ج۳، ص۶۸ .

4.همان، ص۷۰.

5.المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء، ج۵ ، ص۹۶ ـ ۹۸.

6.ميزان العمل، ص۲۶۴.

7.همان، ص۲۶۵.

8.نور الحقيقة و نور الحديقة فى الاخلاق، ۱۳۲.

9.شرح گلشن راز، ص۲۶۳.

صفحه از 53