دامنه معنايى حكمت در قرآن، اخلاق و حديث - صفحه 39

حكمت در حديث

واژه حكمت و مشتتقات آن در صدها حديث به كار رفته است. به نظر مى رسد كه اين مفهوم از مفاهيم پر بسامد در احاديث باشد. با توجه به هدف اين مقاله مى توان اين احاديث را در سه مقوله رده بندى كرد:
الف. ارج نهادن به حكمت،
ب. تعيين مصداق حكمت،
ج. تبيين مؤلفه هاى حكمت،

الف. ارج نهادن به حكمت

برخى احاديث بر اهميت و عظمت حكمت تأكيد مى كنند و مؤمنان را به جستجوى آن فرا مى خوانند. معروف ترين اين احاديث، آن را گمشده و مطلوب مؤمن قلمداد كرده و بر آن اند كه مؤمن آن را هرجا يافت، بايد فراچنگش آورد؛ هر چند در چنگ منافق، كافر، و يا مشرك بود. مضمون مشترك اين قبيل احاديث آن است كه مسلمان نبايد با توجه به خاستگاه جغرافيايى، انسانى و يا تاريخى حكمت از آن رويگردان شود و خود را از آن بى نياز ببيند. از نظر اين احاديث، حكمت چونان گوهرى است كه همواره ارجمند است و اگر در خلاب هم افتاده باشد، باز ارزش خود را حفظ مى كند و ما بايد، بى توجه به دارنده اش، آن را كسب كنيم. نمونه اى از اين احاديث را در زير مى توان ديد:
ـ خذ الحكمة أنى كانت، فإن الحكمة ضالة كل مؤمن. ۱
ـ خذ الحكمة ممن أتاك بها، و انظر إلى ما قال، و لا تنظر إلى من قال.
ـ الحكمة ضالة المؤمن، فخذ الحكمة و لو من اهل النفاق. ۲
ـ الحكمة ضالة كل مؤمن، فخذوها و لو من أفواه المنافقين. ۳
مهم ترين ويژگى اين احاديث تأكيد بر شرافت و اهميت حكمت و ضرورت كسب آن به هر شكل است.

ب. تعيين مصداق حكمت

برخى احاديث به تعيين مصداق حكمت پرداخته، نشان مى دهند كه اين حكمت در چه كسى تجلّى كامل يافته است. مضمون عمده اين قبيل احاديث، آن است كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلمخود شهر يا خانة حكمت و حضرت على عليه السلام دروازه آن است. برخى از اين احاديث به شرح زير است:
ـ انا دار الحكمة و عليّ بابها. ۴

1.تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۸ .

2.نهج البلاغة، حكمت ۸۰ .

3.كشف اليقين فى فضائل امير المؤمنين، ص۵۱ .

صفحه از 53