دامنه معنايى حكمت در قرآن، اخلاق و حديث - صفحه 48

مى توان انتظار داشت كه با گذر عمر، تجربه ها فراوان تر و شخص پخته تر و حكيم تر گردد. به همين سبب، در برخى روايات بر نقش سن تأكيد شده و رأى افراد مسن بر توانايى جسمانى و چابكى جوانان مقدم شده است؛ براى مثال، در حديثى از امام على آمده است كه ايشان فرمود:
رأى الشيخ احب اليّ من جَلَد الغلام.۱
حكمت به اين معنا، عمدتا، از گذر عمر به دست مى آيد؛ ليكن راه ديگرى براى كسب آن وجود دارد و آن هم مشاركت در عمر و تجارب ديگران است. انسان مى تواند خود را، با مطالعه زندگى و آثار گذشتگان، شريك تجارب هزاران ساله آنان سازد و از اين راه، مسير خود را كوتاه تر سازد. امام على در اندرزنامه معروف خود به فرزندش از اين راه سود مى جويد و خطاب به او مى فرمايد:
اى بنى! و انى و ان لم اكن عمّرت عمر من كان قبلى، فقد نظرت فى اعمالهم، و فكرت فى اخبارهم، و سرت فى آثارهم حتى عدتُ كأحدهم، بل كأنّى بما انتهى الى من امورهم، قد عمرت مع اولهم الى آخرهم، فعرفت صفو ذلك من كدرة و نفعه من ضرّه، فاستخلصت لك من كل امر نخيله، و توخيت لك جميله.۲پسركم، هر چند من به اندازة همه آنان كه پيش از من بوده اند، نزيسته ام، اما در كارهاشان نگريسته ام و در سرگذشت هاشان انديشيده، و در آنچه از آنان مانده، رفته و ديده ام تا چون يكى از ايشان گرديده ام؛ بلكه با آگاهى كه از كارهاشان به دست آورده ام، گويى چنان است كه با نخستين تا پسينشان به سر برده ام. پس از آنچه ـ ديدم ـ روشن را از تار و سودمند را از زيانبار باز شناختم و براى تو از هر چيز زبده آن را جدا ساختم و نيكويى آن را برايت جستجو كردم.۳
سرانجام، آن كه شخص به مقدارى كه از «جام حكمت» ۴ مى نوشد و تجارب ديگران را در وجود خود گرد مى آورد و آن را به كار مى گيرد، به نوعى انسجام و يكدستى در منش و كنش مى رسد. از اين منظر، حكيم كسى است كه گفتار و كردار و آرمان و رفتارش با هم ساختى منسجم را پديد مى آورند تا جايى كه به نوعى رخنه ناپذير و استوار مى گردد. از نظر حضرت امير مؤمنان عليه السلام نشانه شخص حكيم، سازگارى و هماهنگى در رفتار است. ايشان در دفاع از اختيار و نفى جبر استدلال مى كنند كه نمودن راه و در عين حال ممانعت از پيمودن آن، با رفتار حكيمانه سازگار نيست و چون خداوند حكيم است و و راه را نشان داده است، پس اجازه و اختيار پيمودن آن را نيز در دست انسان نهاده است:
اَ دَلَّك على الطريق و لزم عليك المضيق، ان هذا بالحكمه لا يليق.۵

1.نهج البلاغه، حكمت ۸۶ .

2.تحف العقول، ص۵۳ ؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.

3.نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى، ص۲۹۷ ـ ۲۹۸.

4.نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰.

5.ارشاد القلوب، ج۲، ص۳۱۳؛ اعلام الدين، ص۳۱۶.

صفحه از 53