دامنه معنايى حكمت در قرآن، اخلاق و حديث - صفحه 50

بود، ليكن به سختى مى توان او را فيلسوف دانست، حال آن كه فكر مى كنيم كه سقراط هم فيلسوف بود و هم حكيم. ۱
همچنين ژان ژاك روسو، به گفته گلاسناب، هر چند از جنبه نظرى فيلسوف به شمار مى رود و نظريات بديعى در تعليم و تربيت اطفال ارائه كرده است، ليكن چون خودش هيچ يك از آنها را درباره فرزندانش به كار نگرفت و آنان را به پرورشگاه سپرد، از نظر سنت شرقى حكيم نيست. ۲
از اين سه الگوى مسلط حكمت، به نظر مى رسد كه الگوى دوم و سوم در سنت اسلامى وجود دارد. در سنت اخلاق فلسفى، حكمت به معناى دوم به كار رفته است و تعريفى كه عالمان اخلاق از آن به دست داده اند، بيشتر با شناخت نظرى همخوان است تا كنش و تدبير عملى؛ در صورتى كه در فرهنگ قرآن و سنت حديثى حكمت با الگوى سوم انطباق بيشترى دارد. در اين سنت، حكمت با نوعى شناخت، نه لزوما شناخت فلسفى، همراه است كه در انسان منشى پديد مى آورد و او را به رفتارهاى خاصى بر مى انگيزد. با مرور دقيق تر احاديث ـ كه تنها بخشى از آنها در بالا آمد ـ مى توان براى حكمت سه ساحت يا تجلى ذكر كرد: الف. ساحت بينش، ب. ساحت منش، ج. ساحت كنش.

الف. حكمت در مقام بينش

از تحليل احاديث فوق، به نظر مى رسد كه حكمت به معناى حضور نوعى بينش در انسانِ داراى آن است. اين بينش به او كمك مى كند تا هم حقايق امور را نيك دريابد و هم درباره مسائل گوناگون داورى درستى داشته باشد. حكمت در اين ساحت، با تعابيرى چون صواب، اصابت رأى و مانند آن همراه است. براى مثال، امام صادق عليه السلام حكمت ذكر شده در آيه 269 سوره بقره را به «فهم و قضا» تفسير مى كند. ۳ همچنين رسول خدا دو نفر را شايسته آن مى داند كه غبطه آنان خورده شود: يكى، كسى اموال خود را در راه حق خرج مى كند و ديگرى، «آتاه اللّه الحكمة فهو يقضى بها و يعلمّها». ۴
چنين مفهومى از حكمت با معناى متعارف آن در عرصه فلسفه متفاوت است و به معناى تحليل عقلانى امور دشوارياب نيست، بلكه عمدتا به معناى فهم درست امور و داورى درست درباره آنهاست. اين شناخت و داورى، لزوما زاده اطلاعات فراوان يا دانش تخصصى نيست، بلكه نتيجه نوعى فهم و خردمندى است كه مى تواند زاده تجارب فراوان و دريافت سير امور جهان يا نوعى مكاشفه و شهود باشد. به تعبير ديگر، شخص حكيم داراى نوعى شهود نسبت به مسائل است و بى آن كه نيازمند صغرا و كبرا چيدن باشد، يا در كنار آنها، فهمى بسيار عميق از پيرامون خود دارد.
شخص حكيم، افزون بر اين فهم، از قدرت قضاوت بالايى برخوردار است و نظر و رأى ثاقبى در

1.Wisdom, Kurt Rudolph, p. ۳۹۴.

2.اديان و مكتب هاى فلسفى هند، ج۱، ص۸ .

3.اصول الكافى، ج۱، ص۲۰۶. همچنين امام موسى كاظم عليه السلام آن را به فهم و عقل تفسير كرده است (همان، ص۱۶).

4.موسوعة نضرة النعيم الى مكارم اخلاق الرسول الكريم، ج۵ ، ص۱۶۹۷.

صفحه از 53