گرايش‏هاى مانوى در روايت «آكِلَةُ‏الخَضِر» - صفحه 74

5 . سرانجام رسول اللّه در حالى كه عرق از صورتش پاك مى كرد، آرامش خود را بازيافت.
6 . و فرمود: آن كه اين سؤال را پرسيد، كجاست؟ گويى مى خواست او را تحسين كند.
7. سپس فرمود: خير نمى تواند شر ايجاد كند؛
8 . اما از ميان چيزهايى كه زمين (الربيع) باعث رشدشان مى شود، برخى كُشته مى شوند يا در آستانه آن قرار دارند.
9. تنها استثنا آكلة الخَضِر است؛ زيرا او تا هنگامى مى خورد كه شكمش پر شود، سپس آفتاب مى گيرد، بعد شكمش را تخليه و ادرار مى كند و سپس چرا را از سر مى گيرد.
10. پس اين ثروت، علف نرم است، اما ثروت مؤمن خوب چيزى است؛ براى آن كه از آن مال به فقرا، ايتام و در راه ماندگان يا به آن كه رسول اللّه صلى الله عليه و آله وسلم بفرمايد، ببخشد.
11. اما آن كه آن را از راه حرام به دست آورد، شبيه كسى است كه مى خورد، ولى هرگز سير نمى شود و سپس در روز قيامت شاهدان بر عليه او شهادت مى دهند.
علاوه بر النهاية ابن اثير، ۱ شروح و تفاسير روايى، به تفصيل، به چند موضوع ديگر درباره ظرافت هاى خاص نحوى اشاره مى كنند و اصطلاحات خاصى را هم كه كمتر معروف اند، توضيح مى دهند. بجز اين، تمام همّ خودشان را صرف تمثيل دوگانه اى كرده اند كه در روايت آمده است؛ يعنى تشبيه شخصى كه به دنبال جمع افراطى مال دنياست، به حيوانى كه به علت سوء هاضمه مى تركد، و تشبيه آن كه راه اعتدال در پيش مى گيرد و با انگيزه هاى پرهيزكارانه پول خود را مى بخشد، به حيوانى كه به طور غريزى جريان گوارشى اش را تنظيم مى كند.
به چند نكته درباره متن روايت بايد توجه كرد [شماره ها مطابق با شماره هاى تقسيم بندى متن روايت در همين مقاله است]:
2. قسطلانى «شكوه دنيا» (زهر الدنيا) را به زيبايى زايل شدنى دنيا تفسير كرده است. ۲ اين عبارت، عينا در همه نقل ها وجود دارد و در آيه 131 سوره طه نيز به همين معنا به كار رفته است.
3. تفاسير اشاره مى كنند كه نام سؤال كننده براى آنها مشخص نشده است.
4. «دريافتيم» ترجمه عبارت «رأينا»، «رُئينا»، «اُرينا» است كه در متن روايات و تفاسير مختلف به كار رفته است؛ البته «اُرينا» احتمالاً قديمى تر (آركاييك تر) از بقيه است. اصل سكوت پيامبر، طبق نظر قسطلانى، اشاره به آن است كه او منتظر وحى بوده است. ۳ متن روايت، آشكارا، در پى بيان اين است كه آنچه متعاقبا رخ داد، حامل مرجعيتى همانند وحى قرآنى است.
5 . عرق در ترجمه واژه «رُحَضاء» به معناى عرق سنگين يا عرق داغى است «كه پوست را مى شويد»

1.النهاية فى غريب الحديث و الأثر، ص۲۹۹.

2.إرشاد السارى، ج۹، ص۶۰ .

3.همان، ج۳، ص۶۰ .

صفحه از 83