گرايش‏هاى مانوى در روايت «آكِلَةُ‏الخَضِر» - صفحه 76

دارد؛ گرچه دليلى براى ردّ تفسير به كار رفته در ترجمه ما وجود ندارد.
9. «إلا آكلة الخَضِر» را به «استثناى مُفرَّق» ۱ تفسير كرده اند. بجز اين، برخى آن را «اَلا» از ادوات تنبيه هم خوانده اند.
واژه «خَضِر» انواع مشابه ديگرى هم دارد، مثل خُضر، خِضر، خَضيرَة، خُضرَة و خَضراء. تفاسير مختلف بويژه در النهاية ابن اثير، بر اين نكته تأكيد مى ورزند كه منظور از سبزى مورد بحث (: بُقول) گياهان تازه و فراوانى نيست كه در پى باران جلوه مى كنند؛ بلكه تاحدى از نوع گياهى است كه چارپايان چون از شير مى افتند، از آن مى خورند، و باديه نشينان عرب آن را جَنَبَة هم مى گويند. اين اصطلاح، همچنين به حيوانى اطلاق مى شود كه اشتهايش معمولى است. هيچ يك از شروح و تفاسير، نوع حيوان مورد بحث را مشخص نكرده اند، اما ظاهرا در ذهنشان شتر، گاو و گوسفند (دابّة، ماشية، بهيمة الأنعام) بوده است.
«ثلَطة» به نوعى از مدفوع گفته مى شود كه آسان و به صورت ماده اى باريك خارج مى شود.
بجز موضوع شهادت رفتار بدكار در روز قيامت ـ كه به اشكال مختلف تفسيرش كرده اند ـ بندهاى 10 و 11 براى مفسران مشكل خاصى در بر نداشته است.
هر يك از پنج گونه نقل مورد بحث ما، سلسله يكسانى از پنج راوى معتبر در قديمى ترين بخش اِسنادشان دارند. چنان كه پيش تر در بالا ذكر شد، قديمى ترين راوى [ابوسعيد] خُدرى است. پس از او، نخست عطاء بن يسار از موالى ميمونه، آخرين همسر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است كه در سن پيرى حوالى سال 720م، درگذشت. ۲ سپس هلال بن ميمونه، پسر ميمونه از يكى از همسران سابقش، كه به هلال بن على بن اسامه هم مشهور بود (قسطلانى وى را از صغار تابعان مى داند، اما نام وى در الطبقات ابن سعد نيامده است). ۳ سپس يحيى بن ابى كثير، از موالى [قبيله] طَىّ، كه در بصره زندگى كرد و در 746م، درگذشت. ۴ و سرانجام، هشام بن ابى عبداللّه الدَستَوائى كه او هم در بصره زندگى مى كرد، و در آنجا محصولات دَستَوا (شهرى در فارس) را مى فروخت. وى به سال 769م، درگذشت. ۵ با توجه به محل اقامت دو راوى آخر، نخستين دسته از پنج گونه نقل اين روايت با مى توان با عنوان «گروه بصرى» مشخص كرد.

1.See William Wright, A Grammer of the Arabic Language, II (Cambridge, ۱۸۹۸), ۳۳۶.

2.كتاب الطبقات الكبير، ج۵ ، ص۱۲۹.

3.نامى كه بيشتر براى او ذكر شده است، هلال بن ابى ميمونه است (به عنوان مثال ر. ك: صحيح مسلم، ش۲۴۷۰، بر طبق چاپ بنياد گنجواژه اسلامى (Thesaurus Islamicus Foundation) ودوز، ۲۰۰۰ م؛ در ديگر چاپ ها، حديث شماره ۳ در كتاب الزكاة (شماره ۱۲)، باب تخوّف ما يخرج من زَهرة الدنيا (شماره ۴۱). ابن حجر در تهذيب التهذيب، ج ۱۱، ص ۸۲ مى گويد: او از موالى قبيله العامر بود و در حوالى سال ۷۲۴م، درگذشت. اين اطلاعات، با اين ادعا كه او پسر ميمونه، همسر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بوده، ناسازگار است. ابن حجر هم به اين ادعا اشاره اى نمى كند. (هارالد موتسكى)

4.الطبقات، ج۵ ، ص ۴۰۴.

5.ر. ك: معجم البلدان، ج۲، ص۵۷۴ .

صفحه از 83