گرايش‏هاى مانوى در روايت «آكِلَةُ‏الخَضِر» - صفحه 78

براى شما پديد آورده است.
اما ويژگى بيشتر را گونه هاى «ه» و «ط» دارند كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم سه بار بر بند 7 تأكيد مى كند كه: «خوبى نمى تواند چيزى جز خوبى پديد آورد». چنين تكرارى، امرى شناخته شده در كلمات نبوى است كه به وضوح در روايت زير نشان داده شده است: «هنگامى كه او كلامى مى گفت، سه بار آن را تكرار مى كرد تا ديگران آن را كاملاً بياموزند». ۱ گونه «ج» اين تكرار سه تايى را ندارد، اما نبودش به هيچ وجه در متنى اين شكلى غيرعادى نيست. حتى احتمال دارد كه تكرار عبارت در بند 7، ويژگى مختص به قديمى ترين گونه روايت مورد بحث باشد.
بند 9 هم به طور كامل در گونه هاى «ج»، «ه» و «ط» وجود دارد، البته با يك اختلاف كوچك متنى در پايان، كه آن نيز مهم است، زيرا در گروه چهارم هم همان تفاوت وجود دارد، يعنى «ثمَّ عادت و اكلت» (سپس دوباره شروع به خوردن كرد) به جاى «ثم رتعت». گروه هاى سوم و چهارم هم از اين جهت كه فعل «اجترّت» (نشخوار كرد) به رفتارهاى «آكلة الخَضِر» (علفخوار) اضافه شده است، با يكديگر مشابه اند.
بندهاى 10 و 11 كوتاه تر از آن چيزى است كه در گروه اول است. بند 10 در اين جا چنين است: «پس اين ثروت علف نرم است. چنان كسى به اندازه حقش از آن بردارد و آن را جايى صرف كند كه حقاً بدان تعلق دارد، ياور (معونة) خوبى است». و بند 11: «اما آن كه به نامشروع از آن بردارد، چونان كسى است كه مى خورد بى آن كه سير شود». لازم به يادآورى است كه در گونه «ه» بندهاى 4، 5 و 6 وجود ندارد.
شواهدى كه از اِسناد گروه سوم برمى آيد، آزاردهنده است. در دو گونه «ج» و «ه»، به عنوان قديمى ترين راويان پس از [ابوسعيد ]خُدرى، عطاء بن يسار هست كه نام وى در دو گروه قبلى هم آمده است، سپس زيد بن اسلم (م 753 ـ 754م)، ۲ بعد مالك بن انس (م 795م). برعكس در گونه «ط»، پس از خُدرى، عِياد بن عبداللّه قرار دارد. اين ترتيب در گروه چهارم نيز عينا وجود دارد، جز آن كه ادامه سند در گونه «ط» متفاوت است: ابتدا ابن عَجلان، سپس سُفيان، كه پيداكردن ردپايى از هريك از اين دو مشكل است. ۳ ممكن است كسى فكر كند كه سند گونه «ط» مشكوك است. در ترتيب متن «ط» هم چندين بى نظمى وجود دارد كه ظاهرا اين مسأله را تأييد مى كند كه اين گونه،

1.صحيح البخارى، ج۱، ص۳۶؛ همچنين ر. ك: المعجم المفهرس لألفاظ الحديث النبوى: Concordance et indices de la tradition musulmane، ذيل ماده «ثلاث»، ج۱، ص۲۹۷. سال چاپ كتاب ونسينك در متن اصلى اشتباه آمده است؛ صحيح آن چنين است: ۱۸۸۲ ـ ۱۹۳۹. (ويراستار)

2.الإصابة، ش۹۳۶۵.

3.براى محمد بن عَجلان كه در سال ۱۴۸ يا ۱۴۹ درگذشته است، ر. ك: تهذيب، ج ۹، ص ۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ براى سفيان بن عُيَينة (م ۱۹۸ق)، ر. ك: همان، ج۴، ص۱۱۷ ـ ۱۲۲. يك شكل از گونه «ط» در مسند حُمَيدى هم وجود دارد (بيروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۸م)، ج۲، ص۳۲۵ ـ ۳۲۶. (هارالد موتسكى)

صفحه از 83