نگاهى ديگر به تفسير اَثَرى - صفحه 120

است. براى نشان دادن بطلان اين ذهنيت سطحى و خام و آشكار كردن انحا و انواع كنش گرى مفسر در فرآيند تفسير اثرى از يك سو و رسيدن به تعريفى واقع شناسانه، پسينى و برخاسته از نمونه ها و مصاديق عينى و موجد، ناگزير از طرح اين پرسش مهم و راهگشا و پاسخ به آن هستيم: «مفسر در تفسير اثرى چه مى كند».
ما از رهگذر پاسخ به اين سؤال مى توانيم به تعريف مختار خود از تفسير اثرى دست يابيم؛ تعريفى كه خود را ملتزم و وفادار به نمونه ها و مصاديق عينى و بيرونى مى داند و ريشه يابى و ريشه شناسى و تحليل واژگان براى رسيدن به تعريف را بيراهه مى داند؛ تعريفى كه تفاسير اثرى را آن چنان كه «هست» مى بيند و مى پذيرد، تعريفى واقع بينانه است، نه سوگيرانه، تعريفى كه حق و باطل، معتبر و نامعتبر، شيعه و سنى بودن را در تفسير اثرى بودن دخالت نمى دهد. تفاسير اثرى اهل سنّت همان قدر تفسير اثرى اند كه تفاسير اثرى شيعى. تشيخص حق و باطل، اعتبار و بى اعتبارى و ... اين تفاسير مربوط به مقام تعريف نيست.

3. مفسّر در تفسير اثرى چه مى كند؟

در نگاه نخستين (Prima Facie)، آن گاه كه هر تفسير اثرى را بر مى گشايى و ورق مى زنى، به آياتى برخورد مى كنى كه ذيل هر يك، روايت يا رواياتى، با سند يا بدون سند، آمده است و جز اين، چيزى نمى يابى؛ ۱ اما آن گاه كه به پشت صحنه تفسير رجوع مى كنى و در فرايند تفسير تأمل مى كنى، حضور حاضران ناديدنى بسيارى را حس مى كنى كه به نحو نامحسوس، تفسير اثرى را سمت و سو و سامان مى دهند. بگذاريد شاهد عريان و آشكارى را عرضه كنم. عريان و آشكار، از آن رو كه مفسر، فرآيندى را كه خود طى كرده است يا خود را ملتزم بدان دانسته است، گزارش كرده است؛ فرايندى كه كم و بيش و با اختلاف در پاره اى ملاك ها و مبناها، همه مفسران اثرى طى كرده اند.
فيض كاشانى در مقدمه دوازدهم الصافى فى تفسير القرآن پشت صحنه تفسير خود را آشكار كرده است. ۲ او اظهار مى كند كه من در تفسير هر آيه، ابتدا به سراغ شواهدى از آيات مى روم و در تفسير آيات متشابه، آنها را به محكمات قرآن ارجاع مى دهم. همين گام نخست فيض، از چند حيث محل تأمل است:
1. در اين كه كدام آيه يا آيات، مى توانند به منزله شاهد يا شواهدى براى تفسير يك آيه باشند، از بيرون و پيشاپيش معين نيست. تشخيص ربط و نسبت يك آيه از حيث معنا و مدلول و تفسير آن با آيه يا آيات ديگر، منوط به درك و فهم مفسر است؛ چه بسا يك مفسر يك آيه را به لحاظ تفسيرى

1.اين ساده ترين و ابتدايى ترين شكل تفسير اثرى است. اگر بتوان حضور و نقش فعال و اثر گذار مفسر را در اين سطح از تفسير اثرى نشان داد، به طريق اولى، در سطوح و شكل هاى پيشرفته تر تفاسير اثرى اين مدعا، پذيرفته خواهد بود.

2.ج۱، مقدمه دوازدهم.

صفحه از 127