نگاهى ديگر به تفسير اَثَرى - صفحه 124

الف. همچنان كه ملاحظه شد، گستره و دايره مصادر در تفاسير اثرى يكسان نيست. مصادر برخى از آنها، شامل قرآن، سخن پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و اقوال صحابيان است و در برخى ديگر، اقوال تابعان نيز افزوده شده است؛ اما مصادر تفاسير شيعى، عمدتا عبارت اند از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و ائمه عليهم السلام. بنابراين، آنچه مشترك و متفق ميان همه تفاسير اثرى است، رجوع به سخن پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است و در بقيه مصادر، اختلاف است. اما نكته قابل توجه، اين است كه همه مصادر مذكور از جنس «نقل»اند، در مقابل «عقل». و هر مفسرى، نقلى را در تفسيرش به كار بسته است كه از نظر وى، مرجعى معتبر (Authoritative)در تفسير است. از اين رو، در اين باره «نقل يا نص معتبر از نظر مفسر» تعبيرى وفادار به واقع و فراگيرى خواهد بود.
ب. مفسر اثرى، به نوعى ترتيب و تقدم و تأخرى در ميان مصدر تفسيرى معتبر قايل است. در اين ميان، مقدم بر همه مصادر، «قرآن» و مؤخر از همه، «سخن تابعان» قرار مى گيرد. اغلب مفسران اثرى، خود تصريح كرده اند كه در تفسير يك آيه، در گام نخست، به ديگر آيات قرآن مراجعه مى كنند. آن گاه، سراغ سخن رسول صلى الله عليه و آله وسلم و سپس نوبت به صحابه و از پى آن، تابعان و ... مى رسد. ۱ اين تقدم و تأخر، نزد مفسر اثرى حايز اهميت است تا آنجا كه اگر در رجوع به ديگر آيات قرآن، به معنا و مدلول آيه مورد تفسير خود دست يافت، فرآيند جست و جو را متوقف مى كند يا اگر در سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله وسلممعنا و تفسير آيه آشكار گرديد، از حركت بازمى ايستد و به مصادر ديگر رجوع نمى كند.
ج. مفسر اثرى ممكن است در جستجوى معنا و مدلول آيه، از مصادر نقلى معتبر عبور كند و متعرض اقوالى در بيرون از دايره مصادر معتبر شود. آنچه در اين ميان، مهم است، اين است كه مفسر اثرى براى يافتن معنا و مدلول آيه اى، «مقدم بر هر چيز»، به مصادر نقلى معتبر نزد خويش رجوع مى كند و هر قولى، بيرون از اين دايره را به داورى نقل معتبر نزد خويش مى سپارد.
د. نكته مهم تر اين كه مفسر اثرى، اعتبار مصادر نقلى در تفسير آيات قرآن و جواز استناد به آنها را از خود نقل مى جويد؛ يعنى خود نقل است كه به نقل اعتبار مى بخشد. در مورد فيض كاشانى ـ چنان كه ديديم ـ منشأ اين اعتبار، «روايات» بود. وى، حتى جواز رجوع و استناد به شواهد قرآنى را از روايات اخذ مى كرد. اما نزد مفسران اثرى اهل سنّت، اعتبار مصادر نقلى از «قرآن» نشأت مى گيرد و اين، قرآن است كه به سخن پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم اعتبار مى بخشد و اين قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است كه به سخن صحابه و تابعان اعتبار مى بخشند.
2 ـ 4. هر تعريفى بى مدد مبانى تئوريك، بنيادى سست خواهد داشت. بايد داده هاى به دست آمده از بررسى واقعيت تفاسير اثرى را بر بالين تئورى مناسبى قرار داد. به باور نگارنده، در پرتو «نص گرايى» (Revelationism) داده هاى به دست آمده، سامان بهترى خواهند يافت.
نص/ نقل در مقابل «عقل» قرار مى گيرد و نص/ نقل گرايى در برابر «عقل گرايى» (Rationalism). درست اين است كه مراد خود را از نص/ نقل و عقل، آن گاه، نص/ نقل گرايى

1.ر. ك: تفسير القرآن العظيم، ج۱، ص۳؛ اصول التفسير و قواعده، ص۷۹ ـ ۸۱ .

صفحه از 127