نگاهى ديگر به تفسير اَثَرى - صفحه 125

و عقل گرايى روشن كنيم و سپس به بيان تفسير نص گرا و تفسير عقل گرا بپردازيم و به فرجام، نشان دهيم تفسير اثرى چيزى جز تفسير نص گرا نيست.
نص يا نقل، عبارت است از مجموعه متون مقدس يك دين و مذهب خاص كه از نظر پيروانشان، فوق چون و چرا تلقى مى شوند و عقل، عبارت است از مجموعه علوم و معارفى كه از راه هاى عادى اكتساب علم و معرفت (يعنى، حس اعم از ظاهرى و باطنى، استدلال، نقل تاريخى) روشمندان حاصل آمده است. ۱
اما سه معنا يا سه نوع نقل گرايى و عقل گرايى وجود دارد: نوع نخست، مبتنى بر تقدم و تأخر است. عقل گرا بر اين باور است كه بارى حل هر مسأله و رفع هر مشكلى، بايد نخست به عقل (به معناى فوق) رجوع كرد و در صورتى كه عقل نتواند آن را حل و رفع كند، بايد به نقل يا نص (به معناى فوق) روى آورد. در مقابل، نقل گرايى، باور به اين است كه براى حل هر مسأله و مشكلى ابتدا بايد به نقل رو كنيم و فقط در صورتى بايد به عقل رجوع كنيم كه راه حل را در نقل نيابيم.
اما معناى دوم، مبتنى بر دو گانه «ابزار» و «منبع» است. در اين نوع، عقل گرايى باور به اين است كه عقل نه فقط ابزار، وسيله و روش كشف و استخراج راه حل و پاسخ از متون مقدس دينى و مذهبى، بلكه منبع مستقل براى يافتن راه حل و پاسخ هاست. و نقل گرايى اعتقاد به اين اصل است كه عقل فقط ابزار، وسيله يا روشى است كه مى توان از رهگذر آن، راه حل و رفع مسأله يا مشكل را از متون دينى استخراج و كشف كرد. و به فرجام، نوع سوم، مبتنى بر مقوله «داورى» است. عقل گرايى در معناى سوم، اين است كه اگر بين يافته هاى عقل و گزاره هاى موجود در نص، تعارضى واقعى، و نه صرفا ظاهرى، مكشوف افتد، بايد جانب عقل را گرفت. اما نقل گرايى بر اين باور استوار است كه در صورت كشف چنين تعارضى، بايد جانب نقل را گرفت.
به گمان نگارنده، در پرتو اين سه معنا و سه نوع عقل گرايى و نقل گرايى، نه تنها مى توان به تعريفى روشنگر و ملاكى كارآمد براى تفسير اثرى دست يافت، بلكه تقسيم بندى جديد و بنيادينى را درباره روش هاى تفسيرى قرآن سامان داد كه عارى از ابهام، سوگيرى، سليقه مندى و ارزشدارى باشد. بر اين مبنا، مجموع تفاسير موجود را مى توان به دو دسته نقل گرا (نص گرا) و عقل گرا تقسيم كرد. تفاسير نقل گرا آن دسته از تفاسيرى خواهند بود كه در مقام تفسير آيه اى از قرآن به نقل / نص (به معناى كه پيش تر آورديم) روى مى آورند و از دايره نص پا فراتر نمى نهند. به عبارت روشن تر، نص را يگانه مرجع موثق (Authority) براى فهم معنا و مدلول آيات قرآن مى شمارند و از عقل (به معنايى كه پيش تر آورديم) صرفا چونان ابزار، وسيله و روشى براى كشف و استخراج معنا و مدلول آيات از دل نص (نقل) بهره مى برند و نه چونان منبع و مرجع موثق. و هر قول و رأى تفسيرى را به داورى نص مى سپارند و با عيار نقل مى سنجند و در برابر تفاسير معارض با نقل، جانب نقل را مى گيرند.

1.راهى به رهايى، ص۲۵۲.

صفحه از 127