نگاهى ديگر به تفسير اَثَرى - صفحه 126

اما تفاسير عقل گرا، آن دسته از تفاسير قرآن خواهند برد كه در مقام كشف و فهم معنا و مدلول آيات قرآن پا از دايره نص / نقل فراتر مى نهند و نه تنها از عقل (به معنايى كه پيش تر آورديم)، براى كشف و استخراج معناى آيات از دل دل نص بهره مى برند، بلكه براى كشف معنا و فحواى آيات، به عقل (به همان معنا) به عنوان مرجع موثق و مستقل نيز رجوع مى كنند. بنابراين، در اين تفاسير، نقل، يگانه منبع و مرجع نيست و مهم تر از آن اين كه داورى نهايى از آن عقل است. يعنى هر قول و رأى تفسيرى به تيغ و ترازوى داورى عقل سپرده مى شود و به گاه بروز تعارض ميان داده هاى نقلى و يافته هاى عقلى، جانب عقل گرفته مى شود.
با اين بيان، حضور روايات، چه اندك و چه انبوه، در يك تفسير ملاكى براى نقل گرا بودن آن نتواند بود و از ديگر سو، حضور اقوال و آراى علمى، فلسفى، كلامى و ... ، چه اندك و چه انبوه، در يك تفسير، ملاك و مبناى عقل گرا بودن آن تفسير نتواند بود. همچنين با اين بيان، نيازى به كار بست مفاهيم مبهم، مناقشه برانگيز و كشدارى چون اجتهاد، رأى و ... براى تفكيك و تمايز روش هاى تفسيرى نيست. و به فرجام و سرانجام مى رسيم و به تعريف تفسير اثرى.
تفاسير اثرى، با توجه به مقدماتى كه آورديم، در واقع تفاسيرى نقل گرا هستند؛ با همان اوصاف و شاخصه هايى كه ذكر شد. پيش تر، هر آنچه را كه از واقعيات تفاسير اثرى گفتيم و برشمرديم و در نقد و تحليل تعاريف مورد بحث تأكيد ورزيديم، همگى با تعريف و توصيف تفسير نقل گرا سازگار مى نمايد. بنابراين، تفسير اثرى عبارت خواهد بود از:
كوشش روشمند بشرى براى فهم معناى آيات، كه در آن مفسر نص معتبر از ديدگاه خود را يگانه مرجع موثق و دارو نهايى قرار مى دهد و عقل در آن، صرفا شأن ابزار و روش را داراست.
بر اين باوريم، اين تعريف و تبيين به مقوله عينيت (Objectivity) وفادارتر است و در همان حال، در مقام تحليل روش شناختى اين گونه تفاسير و نيز در مقام تشخيص و تمايز آن از ساير تفاسير، از كارآمدى (Functioning) بيشترى برخوردار است.
اين تعريف، نه تنها از نقش آفرينى عقل مفسر در تفسير اثرى غافل نيست، بلكه حدود و ثغور، و شأن و مقام آن را نيز در اين گونه تفاسير معين مى كند و از اين رهگذر، مرز ميان تفاسير اثرى (تفاسير نقل گرا) و تفاسير عقل گرا را نيز ترسيم كرده و پاس مى دارد؛ افزون بر اين، نه سوگيرانه است و نه آرمانگرايانه، از اين رو، با همه مصاديق و نمونه هاى عينى تفاسير اثرى انطباق مى يابد.
شايد نياز بدين تذكار نباشد كه دايره نص در تفاسير اثرى (نقل گرا) بستگى به باور مفسر دارد. به عنوان مثال، به باور يك مفسر اهل سنّت، دايره نص، اقوال صحابه و تابعان را نيز در برمى گيرد و به اعتقاد يك مفسر شيعى، اقال صحابه و تابعان از دايره نقل بيرن مى ماند. نيز، حاجت به بازگفتن نباشد كه مراد از نقل نص در اين تعريف، آن دسته از متون مقدس دينى و مذهبى است كه نزد مفسر اثرى از اعتبار و وثاقت برخوردار است و چه بسا آنچه كه نزد اين مفسر اثرى، موثق و معتبر تلقى

صفحه از 127