چون و چرايى در تشخيص موضوعات - صفحه 130

از سوى ديگر، برخى ـ كه به باورشان در نقد و پالايش احاديث راه افراط پيموده شده ـ براى دفاع از احاديثى كه در فرآيند تشخيص احاديث جعلى، به چوب وضع و جعل از عرصه احاديث بيرون رانده شده اند، سخنان بسيار گفته و نوشته اند. به نظر مى رسد به دليل عدم توجه به تلاش عظيم قدما. قبل و بعد از گرد آورى جوامع حديثى، براى دفع فتنه جعل، امروزه مشكل جعل بعضا بسيار وسيع تر و بزرگ تر از آنچه هست جلوه كرده و آن چنان بعضى را آشفته و هراسان نموده كه براى كسب وجهه و آبرو بر پيكر حديث شيعى بعضاً در دستاويزهايى سست آويخته اند و چنين مى نمايد كه گاه انگيزه هايى مانند تقريب بين مذاهب بر انگيزه خدمت به احاديث تفوق يافته است. اگراز پديده شوم وضع و جعل در جوامع معتبر ما چيزى باقى مانده باشد، راه تشخيص و بر خورد با آن بسيار دقيق تر و دشوارتر از آن است كه در اين گونه آثار طى شده است و اين بزرگواران، اگرچه با مجاهدت هاى خود راه هايى براى آيندگان گشوده اند، اما روششان از نواحى چندى با معضلات اساسى غير قابل اغماض روبه روست. اين نوشتار برآن نيست تا از احاديث نقد شده دفاع كند و در اين باره نفيا و اثباتا ساكت است، چرا كه افتادن به دامان ساده انديشى در دو رويه اين مسأله مطرح است و اگر بى پروايى و جرأت در رد، ميراث حديثى ما را تهديد مى كند، بسته ذهنى و تحجر در قبول رشد علمى اين عرصه را به بند مى كشد؛ بلكه قصد آن است كه برخى ضعف هاى روشى آشكار گردد و نشان داده شود. اگر مشكلى موجود است، به آسانى كشف نمى شود و برخورد با آن نيازمند تلاش هاى علمى وسيع و عميق است. حوزه نقد احاديث نيز بيش از آن كه نيازمند تحليل روش ها باشد، محتاج پى افكنى يا بازبينى مبانى است؛ مثلاً مهم تر از آن كه بدانيم از معيارهاى رد حديث نزد شخصى مخالفت با قرآن است، اين است كه معلوم شود از نظر او مخالفتى كه سبب رد حديث مى شود، چگونه مخالفتى است؟ تعارض بدوى يا مستقر يا تعارض با روح شريعت و قرآن ۱ و يا غير آن؟! تا زمانى كه نقاد و مدافع حديث، هركدام از منظر خود روايات را مى نگرند، استخراج روش ها و معيارها و ارائه آنها به همگان چندان سودمند نيست. مادام كه هرنقادِ حديثى مبانى پذيرش و نقد خود را شفاف و با صراحت در اختيار نگذارد تا مورد نقض و ابرام واقع شود و تسالمى بر مبانى نقد حديث پديد آيد، اين تلاش ها به آن اندازه كه پرمشقت و توان سوزند، ديده گشا و روشنگر نيستند و بلكه گاه افق هاى فهم حديث را كدر مى كنند.

گذرى بر تلاش هاى نقادان احاديث در كشف احاديث موضوع

مسأله موضوعات و احاديث ساختگى، گاه به صورت تأليف هاى مستقل و گاه در قالب بخشى از كتب درايه و حديث و زمانى به شكل مقالات و نوشتارهاى مبسوط، حديث پژوهان عامه و خاصه را به خود مشغول كرده است. از اهل سنت در اين زمينه آثار متعددى در دست است. در نگارش هاى

1.چنان كه به بعضى بزرگان معاصر از جمله آية اللّه سيستانى نسبت داده مى شود.

صفحه از 149
کلیدواژه