چون و چرايى در تشخيص موضوعات - صفحه 136

براى مثال، برخى رواياتى كه به دليل مجهول و غير مذكور بودن راوى رد شده اند با تشخيص سقط در سند ابهامشان برطرف مى شود. در سندى «عن على ابى بصير» وجود دارد كه چون شخصى با اين نام در رجال ما مذكور نيست، روايت مشكل دار تلقى شده است؛ ۱ حال آن كه تشخيص سقط «عن» از بين سند به خوبى مشكل را حل مى كند؛ به اين ترتيب كه اگر «عن على عن ابى بصير» باشد، سند از اين ناحيه بى مشكل مى شود. از ابو بصير حداقل دو على (على بن رئاب و على بن ابى حمزه) نقل مى كنند. على بن ابى حمزه اصلاً راوى كتاب ابو بصير است و اين دو نفر از يكديگر روايت مى كنند و همين تركيب «عن على عن ابى بصير» در سند روايات متعددى موجود و مواردى از اين روايات پذيرفته شده است ۲ . كشف اين امر براى كسى كه اطلاع مختصرى از اسناد روايات ما داشته باشد، كار دشوارى نيست. به علاوه، سند همين روايت در الكافى مشتمل بر تركيب «عن على عن ابى بصير» است ۳ . بنابر اين يك مراجعه سريع به الكافى مشكل مؤلف بزرگوار را حل مى كرد؛ اگر چه ممكن است اين سند. به نظر ايشان از نقاط ديگرى باز به نقص مبتلا باشد كه در ادامه به برخى ديگر از آنها خواهيم پرداخت.
گاه روايت به دليل مشكل طبقه راويان مردود شمرده شده است، حال آن كه در اين گونه موارد، علاوه بر آن كه بعضا با مراجعه به مصادر ديگر و دقت در قراين سقط سند معلوم مى شود و مشكل مرتفع مى گردد. فقط حديث را براى آنان كه قايل به حجيت تعبدى خبر هستند و تنها با صحت به اصطلاح متأخرين روايت را مى پذيرند، از حجيت و صلاحيت تمسك ساقط مى كند. اين كه بسيارى از احاديث ما از ناحيه سند به مشكلى مبتلا هستند، قابل انكار نيست، اما برخى از اين اشكالات، مثل مورد فوق حتى احتمال وضع را هم ايجاد نمى كنند، چه رسد به قطع به آن و بلكه قوى ترين احتمالى كه در اين موارد به ذهن مى رسد، وقوع سقطى در سند است. اما مشكلات طبقه اى مورد اشاره مؤلف محترم اساسا توهمى هستند؛ مثلاً به روايتى به دليل نقل سعد الاسكاف از اصبغ، با اين بيان كه به دليل فاصله زمانى، نقل وى از اصبغ ممكن نيست، خرده گيرى شده است؛ ۴ در حالى كه اكثر رجاليان، آن گاه كه متذكر حال اصبغ مى شوند، به نقل سعد الاسكاف از او تصريح مى كنند و روايات متعددى از اين طريق نقل و قبول شده است ۵
. اين در شرح حال خود سعد ـ كه همان سعد بن طريف است ـ كاملاً آشكار و مذكور است كه وى از اصبغ بن نباته و زياد بن عيسى نقل مى كند (البته ايشان به خود سعد نيز اشكال دارد كه جداگانه به آن خواهيم پرداخت).
از ديگر موارد كه دقت در سند مانع از پذيرش اشكال صاحب الموضوعات است، رد حديث به خاطر وجود راوى مجهول در سند حديثى است كه از طريق ديگرى نيز نقل شده است؛ مثلاً

1.همان، ص۲۳۳.

2.جامع الرواة، ج۲، ص۳۳۶؛ معجم رجال الحديث، ج۱۷، ص ۳۱۱.

3.الكافى، ج۱، ص ۴۳۵.

4.الموضوعات، ص۱۹۴.

5.معجم رجال الحديث، ج۴، ص۱۳۰.

صفحه از 149
کلیدواژه