بازشناسى يك راوى: اسماعيل بن ابى‏ زياد سكونی - صفحه 152

(م 560ق) به روايت موثق ابن بكير از امام صادق عليه السلام ۱ و على بن بابويه قمى ۲ (م 329ق) نيز به روايت سماعة از امام صادق عليه السلام عمل كرده اند.
محقق سبزوارى (م 1090ق) معتقد است كه جمهور متأخران به روايت مذكور از ابن بكير عمل نموده اند. ۳ از محقق حلّى (م 676ق) و شهيد اول (م 678ق) نيز مى توان به عنوان باورمندان حجيت خبر موثق ياد كرد. ۴
محقق حلّى (م 676ق) و شاگرد او، فاضل آبى (م 690ق) به روايات موثق، جز در مواردى كه ضعف روايت به عمل اصحاب جبران شده باشد، عمل نمى كند. ۵
علامه حلّى (م 726ق) به راويان غير دوازده امامى اى كه از اصحاب اجماع باشند، اعتماد نموده و آنها را ثقه دانسته و به احاديث ايشان اعتنا كرده است. ۶ وى همچنين، در مواردى، به روايت موثق اعتماد نموده و بر اساس آن، حكم فقهى ارائه كرده است؛ ۷ چنان كه شهيد ثانى رحمه الله قبول خبر موثق را از جمله آراى علامه در فروع فقه مى داند. ۸
اما پس از علامه حلّى، فخرالدين حلّى (م 770ق)، مطلقا، به موثقات عمل نكرده ۹ و شاگرد او، شهيد اول ۱۰ (م 786ق) و فاضل مقداد ۱۱ (م 826ق) و ابن فهد حلّى ۱۲ (م 841ق) نيز در كتاب خود از او پيروى كرده و روايات موثق را معتبر ندانسته اند.
محقق كركى ۱۳ (م 940ق) و پس از او شهيد ثانى (م 966ق) نيز به روايات موثق عمل نكرده و دوازده امامى نبودن راوى را از دلايل ضعف راوى دانسته است. ۱۴ محقق اردبيلى (م 993ق) پاره اى از موثقات را پذيرفته و عمل كرده است، ۱۵ لكن پس از وى، شاگردانش، سيد محمّد عاملى ۱۶

1.ر. ك: الاستبصار، ج۳، ص۳۰۲، ح۱۰۷۲.

2.فقه الرضا، ص۲۴۳. سيد محمّد عالمى مى نويسد كه به نظر، مستند على بن بابويه روايتى باشد كه فرزندش، شيخ صدوق نقل مى كند: «روى زرعة، عن سماعة قال: سألته عن طلاق الغلام و لم يحتلم و صدقته، فقال: اذا طلق للسنة و وضع الصدقة فى موضعها و حقها فلا بأس و هو جائز (ر. ك: من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۵۰۴ ، ح۴۷۶۹)» (نهاية المرام، ج۲، ص۸).

3.كفاية الاحكام، ج۲، ص۳۱۶.

4.به نقل از الرعاية، ص۹۰.

5.المعتبر، ج۱، ص۶۲ ، ۱۹۰، ۲۱۰ و ج۲، ص۳۹۹، ۵۸۹ ؛ كشف الرموز، ج۱، ص۴۸، ۲۴۴، ۲۷۹ و ج۲، ص۲۱۶.

6.مختلف الشيعة، ج۱، ص۳۱۰، ۴۳۰، ۴۵۳ و ج۲، ص۲۶، ۷۶، ۱۷۲، ۱۸۹، ۵۲۴ و ج۳، ص۱۱۲، ۲۰۸ و ج۴، ص۹۱، ۱۶۰، ۲۲۶ و ج۷، ص۱۰۷ و ۳۶۷.

7.تذكرة الفقهاء، ج۸ ، ص۳۶۱ و ۴۴۸.

8.مسالك الأفهام، ج۹، ص۵۳۳ .

9.ايضاح الفوائد، ج۳، ص۲۹۱، ۵۰۰ و ج۴، ص۴۳۵.

10.غاية المراد، ج۲، ص۴۷.

11.التنقيح الرائع، ج۴، ص۴۰۰.

12.المهذب البارع، ج۴، ص۵۳۷ .

13.جامع المقاصد، ج۲، ص۷۹، ۱۲۷ و ج۱۲، ص۳۱۱، ۳۷۰.

14.مسالك الأفهام، ج۶ ، ص۱۵۶. همچنين محقق بحرانى درباره شيوه برخورد شهيد ثانى با روايات موثق مى نويسد كه شهيد خبر موثق را در زمره روايات ضعيف به شمار مى آورد (الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۴۹۱).

15.مجمع الفائدة، ج۲، ص۲۸، ۴۱، ۷۵ و ج۳، ص۲۱۰، ۳۶۲ و ج۹، ص۳۲۳.

16.مدارك الاحكام، ج۱، ص۴۹، ۸۲ ، ۱۶۲ و ج۳، ص۱۶، ۴۳، ۱۷۷ و ج۴، ص۱۵۹، ۴۸۴ و ج۷، ص۱۰۷، ۲۲۱ و ۲۲۲ و ج۸ ، ص۲۴۸. محقق بحرانى در اين باره مى نويسد: « ... حيث إن مذهبه كما عرفت نظم الموثق فى قسم الضعيف» (الحدائق الناضرة، ج۱۱، ص۱۵۵). البته بايد توجه داشت كه سيد محمّد عاملى، هرچند روايات طاطرى و عبداللّه بن جبلة را ـ كه از راويان غير دوازده امامى هستند ـ ضعيف مى انگارد، لكن او خود روايات سماعة را موثق دانسته و بدان عمل كرده است (ر. ك: الحدائق الناضرة، ج۶ ، ص۲۶۰).

صفحه از 176