اين نقل هاى متعدد با توجه به تعدد اسناد و اعتبار پاره اى از آنها ۱ و تصريح محدثان اهل سنت چون عراقى و ابن حجر به صحت، ۲ مى تواند موجب حصول اطمينان به صدور اين مضمون شود.
از سوى ديگر، با توجه تركيب اين جمله ـ كه حكم سخن منظوم داشته و كوتاه است ـ احتمال نقل به معنا و يا تغييرهاى مضمونى در آن معتنابه نيست. به سخن ديگر، براى تصحيف و تحريف هيچ نشانه اى در نقل ها به چشم نمى خورد و از جهت نقل به معنا نيز طرفداران جواز، بر اين عقيده اند كه در مواردى همچون: سخن منظوم و كوتاه و نيز اذكار و اوراد، نقل به معنا صورت نمى گيرد و يا احتمال آن بسيار كم است.
اينك پس از بررسى اجمالى صدور و فراغت از حصول اطمينان به اين متن، نوبت به بررسى محتوا و تحليل آن مى رسد.
بررسى و تحليل روايت
در برخورد نخستين، از اين حديث چنين برداشت مى شود كه خوش بختى و بدبختى، مادرزادى اند و سعادت و شقاوت انسان ها، پيش از آن كه متولّد شوند، مشخّص است. به سخن ديگر، هر كسى در شكم مادرْ سعادتمند باشد، زندگى او پس از تولّد نيز توأم با خوش بختى است و اگر سرنوشت او در شكم مادرْ بدبخت رقم خورده باشد، پس از تولّد نيز بدبخت خواهد بود.
بنابراين برداشت، اين سؤال مطرح مى شود كه : آيا اين حديث، بر مجبور بودن انسان ها در پيمودن راه سعادت و شقاوت، دلالت ندارد؟
به سخن ديگر، اين حديث با بسيارى از آموزه هاى دينى و تعاليم قرآنى و روايى ديگر، ناسازگار است؛ پس چگونه بايد آن را فهم كرد.
پيش از بيان معانى محتمل در اين حديث و انتخاب معناى راحج، به چند نكته بايد توجه كرد:
1. سخنان و كلمات يك گوينده را نمى توان بريده و جدا از مجموع سخنان و كلماتش فهميد. به عبارت ديگر، آنجا كه سخنان يك فرد هويت واحد دارد، بايد آن را در ضمن آن هويت فهم كرد و قرينه هاى متصل و منفصل كلام را بدان ضميمه كرد.
2. گذشته از ادله عقلى و شهودى بر اختيار انسان، آموزه هاى دينى نيز به صورت مسلم و قطعى بر اختيار آدمى دلالت دارد. اساس دعوت به خير، عقاب و ثواب، ستايش نيكوكاران و پارسايان و... ـ كه در آيات فراوانى از قرآن كريم مذكور است ـ دلالت بر اختيار آدمى دارد؛ همچنين آياتى از قبيل:
«إِنَّا هَدَيْنَـاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا» . ۳
1.كشف الخفاء، ج۱، ص۴۵۲.
2.سند صدوق در التوحيد چنين است: حدثنا الشريف ابو على محمد بن احمد بن محمد بن عبداللّه بن الحسن بن الحسين بن على بن الحسين بن ابى طالب عليهم السلام قال: حدثنا على بن محمد بن قتيبة النيسابورى، عن الفضل بن الشاذان، عن محمد بن ابى عمير قال: سألت موسى بن جعفر عليه السلام ... (التوحيد، ص۳۵۶).
3.سوره انسان، آيه ۳.