بررسى و نقد تفسير روايى در « فى ظلال القرآن » - صفحه 28

اين مشورت ۱

ضعف و نادرستى روايت فوق را مى توان به دلايل ذيل استناد داد:
دليل اول: در اين روايت به مشورت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم با ابوبكر، عمر و على[ عليه السلام ]اشاره شده است؛ حال آن كه در ادامه روايت تنها نظر مشورتى دو فرد نخست ذكر گرديده و سخنى از ديدگاه مشورتى على عليه السلام به ميان نيامده است.
دليل دوم: چرا پيامبر براى تصميم گيرى درباره سرنوشت اُسرا تنها با اين سه فرد مشورت كرده؛ در حالى كه افراد مطرح و سرشناس ديگرى نيز در اطراف آن حضرت حضور داشته اند؛ گو اين كه در روايات ديگر از مشورت عمومى پيامبر با همه صحابه سخن به ميان آمده است؛ چنان كه به نظر مشورتى عبداللّه بن رواحه و ابن مسعود نيز اشارت است؟ ۲
دليل سوم: اگر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم درباره سرنوشت اسيران جنگ بدر حقيقتاً بنا بر مشورت با ياران خويش داشته، چرا پس از مشاوره، از پيشنهاد عمر ناخرسند مى گردد و از مشاوره ابوبكر خرسند؛ چه، در صورتى كه پيامبر در قالب مشورت از همان آغاز در پى نظر خاصى بوده است (يعنى همان نظر ابوبكر)، مشورت خواهى آن حضرت از صحابه صورى و ساختگى قلمداد مى گردد.
دليل چهارم: تشبيه ابوبكر و عمر در اين روايت به برخى از پيامبران بزرگ الهى از سوى رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم شائبه مجعول بودن آن را دو چندان مى كند.
دليل پنجم: مهم ترين دليل ديگر كه پذيرش اين روايت را با دشوارى مواجه مى كند، تعارض شديدى است كه در ميان روايات مرتبط با آيات 67 و 68 سوره انفال موجود است؛ ۳ چه در حالى كه روايات مروى و مذكور در منابع سنّى گوياى آن است كه آيات 67 و 68 سوره انفال جهت تأييد نظر مشورتى عمر و نادرست شمردن و سرزنش ديدگاه ابوبكر و تصميم پيامبر براى رهايى اسيران ـ در قبال پرداخت فديه ـ نازل شده است، ۴ شواهد تاريخى گوياى آن است كه عتاب و مؤاخذه مطرح شده در آيات 67 و 68 سوره انفال به هيچ روى به ماجراى مشورت پيامبر درباره سرنوشت اسيران مرتبط نيست، بلكه اين آيات به سرزنش جنگجويان و مبارزانى پرداخته است كه از آغاز نبرد و بنا به شيوه جنگ هاى قبيله اى سابق در صدد گرفتن اسير از دشمن بودند تا از اين طريق بتوانند اموالى را فرا چنگ آورند. ۵ حال آن كه چنين قصد و انديشه اى، آن هم به هنگامى كه دين اسلام هنوز

1.ر.ك: همان، ج۳، ص۱۵۵۱.

2.همان.

3.الميزان، ج۹، ص۱۳۴ ـ ۱۳۵.

4.فى ظلال القرآن، ج۳، ص۱۵۵۱ ـ ۱۵۵۲؛ التحرير و التنوير، ج۹، ص۱۵۹ ـ ۱۶۴. و تفاسير مفاتيح الغيب، المنار، روح المعانى ذيل آيات ۶۷ و ۶۸ از سوره انفال. برخى از مفسرين با تأييد اين دسته از روايات، پندارهاى شگفتى را درباره پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و عمر مطرح كرده اند (ر.ك: التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج، ج۱۰، ص۶۸ و ...

5.از جمله شواهد مهم آن است كه در آيات سوره أنفال كه درباره جنگ بدر نازل شده است، سه بار موضوع غنايم مطرح گرديده است: «يَسْـالُونَكَ عَنِ الأَْنفَالِ قُلِ الأَْنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ» (سوره انفال، آيه ۱) و «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُو وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَـامَى وَالْمَسَـاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قَدِيرٌ» (سوره انفال، آيه ۴۱) و آيات «مَا كَانَ لِنَبِىٍّ أَن يَكُونَ لَهُو أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِى الأَْرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْأَخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ * لَّوْلاَ كِتَـابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَآ أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَـالاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (سوره انفال، آيه ۶۷ ـ ۶۹) كه اين مطلب علاوه بر طبيعى بودن ذكر اين موضوع به سبب روى دادن نخستين جنگ مسلمانان با كفار، حكايت از اشتياق و علاقه وافر جنگجويان به كسب غنايم نيز دارد؛ گو اين كه در ميان سربازان مسلمان بر سر غنايم اختلافاتى نيز روى مى دهد و سرانجام چاره كار را در آن مى بينند كه براى حل اختلاف به نزد پيامبر مراجعه مى كنند (ر.ك: الميزان، ج۹، ۷ ـ ۱۰).

صفحه از 35