اعتبار و وثاقت «سنّت» در ديدگاه مؤلف فى ظلال القرآن
درباره ميزان اعتبار سنت، سيد قطب نيز چون همگان معتقد است: در دوره هاى متقدم و كهن حيات اسلامى در اثر فتنه انگيزى و فرقه گرايى و بويژه به سبب دخالت يهوديان و نقش آفرينى و معركه آرايى آنها، سنت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم به جعل و وضعْ مبتلا گرديده است. به علاوه، وى معتقد است اختلاف ميان پيروان على [ عليه السلام ]با امويان و با اهل سنت سبب راه يافتن روايات ضعيف در مجموعه سنت گرديده است. ۱ لذا از ديدگاه وى، سنت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم در زمان حاضر داراى چنان وضعيت ناخوشايندى است كه لازم است ده ها تن از عالمان هوشمند و پرهيزگار، ده ها سال براى تنقيح و پيرايش صحيح و سره آن از ميان سخنان و روايات ضعيف و دروغين كوشش كنند. ۲
اشاره به صحت يا ضعف روايات
سيد قطب از تبيين و بررسى اسنادى و محتوايى روايات مى گذرد و تنها در موارد اندكى صحّت يا ضعف روايات و درجه اعتبار آنها را يادآور مى شود؛ از اين رو، وى تنها در يك مورد به «جيّد» ۳ بودن اسناد روايت مطابق با شرايط مسلم ۴ اشاره كرده ۵ و در مواردى نيز صحتِ اسنادِ روايتى را به برخى از محدثان و مفسران نسبت مى دهد. ۶ گاهى سند روايتى را موثَّق تر از سند روايتى ديگر معرفى مى كند؛ ۷ و زمانى ديگر به اسناد روايات خدشه وارد مى كند؛ ۸ گاهى نيز خبرى را مُرسل مى شمرد. ۹
سيد قطب تنها در يك مورد به ضعيف بودن حديث اشاره كرده كه در اين مورد نيز دلايل ضعف آن را به تفصيل برشمرده است؛ ۱۰ بجز در اين مورد وى در هيچ يك از موارد ديگر درباره چرايى مقبول يا مردود بودن اسناد روايات به استدلال نمى پردازد! بنابراين روشن نيست كه اظهارات وى درباره قوّت يا ضعف اسناد روايات، از كجا نشأت مى گيرد. در هر صورت، به نظر مى رسد صحت اسناد
1.همان، ج۳، ص۱۵۹۸. البته عمده اين رواياتِ ضعيف به نفع امويان و اهل سنت ساخته و پرداخته شده است.
2.همان، ج۴، ص۲۱۲۸.
3.اين واژه در لسان علماى اهل سنّت، آن گاه كه به بررسى كيفيت روايات در منابع روايى مى پردازند، به كثرت استعمال گرديده است؛ هرچند استعمال آن در زبان و بيان علماى شيعه مرسوم نيست؛ در هر صورت، با مراجعه به منابع اهل سنت چنين به نظر مى آيد كه مقصود از آن، مفهوم «صحت» يا مفهومى معادل با آن باشد (ر.ك: سبل السلام، ج۱، ص۵۵، ج۲، ص۷۹؛ الأحكام، ج۵ ، ص۶۷۹ ؛ الفصول فى الاصول، ج۱، ۴۱ و ...).
4.شرايط مسلم بن حجاج نيشابورى جهت صحيح بودن يك روايت آن است كه سلسله اسناد روايت به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم يا صحابى پيوسته باشد و همه راويان آن از آغاز تا پايان افرادى موثق و معتمَد باشند و از هرگونه شذوذ و علت نيز پيراسته باشند (ر.ك: شرح صحيح مسلم، ج۱، ص۱۵؛ كشف الظنون، ج۱، ص۵۵۵ ـ ۵۵۶).
5.ر.ك: فى ظلال القرآن، ج۳، ص۱۵۷۲. گاهى نيز صحت روايتى را، بر طبق شروط بخارى و مسلم، از ديگر محدثان و مفسران نقل مى كند (ر.ك: همان، ج۱، ص۳۱۱).
6.ر.ك: همان، ج۵ ، ص۳۲۱۱، ۳۲۱۲، ج۳، ص۱۴۷۳ و ج۶ ، ص۳۳۳۶، ۳۴۱۲، ۳۵۸۹، ۳۸۵۸.
7.ر.ك: همان، ج۶ ، ص۳۷۲۴.
8.ر.ك: همان، ج۶ ، ص۳۴۷۱.
9.ر.ك: همان، ج۱، ص۲۴۳، ج۲، ص۹۸۵، ج۳، ص۱۱۹۹، ۱۵۳۰، ج۴، ص۲۴۳۱ و ج۶ ، ص۳۴۱۹.
10.ر.ك: همان، ج۳، ص۱۵۳۰.