بررسى و نقد تفسير روايى در « فى ظلال القرآن » - صفحه 31

روايت اشاره مى كند كه بر طبق آن دو، على[ عليه السلام ] به همراه جمعى از مهاجران و انصار در به وجود آمدن حادثه اى كه منجر به نزول آيه فوق گرديده، مشاركت داشته است. ۱ گرچه مفسر فى ظلال القرآن صراحتاً به شراب نوشيدن على عليه السلام اشاره نكرده، لكن روشن است كه مراد وى از مشاركت آن حضرت در ايجاد حادثه اى كه منجر به نزول آيه فوق گرديده، نمى تواند چيزى جز اين معنا باشد.
نسبت دادن عمل ناشايست و جاهلىِ شراب خوارى به امام على عليه السلام ، هرچند از نظر اهل سنت بى اشكال است؛ زيرا از ديدگاه آنها اين امر قبل از تحريم شراب بوده، لذا گناه و جرم قابل مؤاخذه اى محسوب نمى گردد؛ ۲ ليكن در نگاه آنان كه مرتبه و مقام على عليه السلام را غير قابل مقايسه با ديگر صحابه مى دانند و او را جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و امام و هادى امت اسلام و بشريت پس از آن حضرت و منصوب به امامت از جانب خداوند مى دانند، شراب خوارى آن حضرت حتى پيش از تحريم آن پذييرفتنى نيست و جرم بزرگى محسوب مى گردد؛ چه، مقام امامت به ظالمان ـ كه شراب خواران نيز از جمله آنان هستند ـ نمى رسد. ۳ به علاوه، شراب «رِجس» و «نَجس» است ۴ و در همه شريعت هاى آسمانى حرام بوده است؛ ۵ لذا نه تنها پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم كه خاندان بزرگوار آن حضرت نيز از اين آلودگى، مُبرَّى بوده اند. ۶ از اين رو، مى توان حدس زد كه اين قبيل گزارش هاى جعلى به منظور همسان سازى مراجع حقيقى با مراجع جعلى و بَدَلى، و براى زدودن فضيلت هاى صاحبان فضايل برساخته شده است.

اميدوارى على بن ابى طالب عليه السلام براى محشور شدن با طلحه و زبير و عثمان!!!

سيد قطب در ذيل آيه شريفه: «وَنَزَعْنَا مَا فِى صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» ، ۷ از تفسير قرطبى روايتى نقل مى كند ۸ كه بر طبق آن، امام على عليه السلام اميدوار بوده كه وى، عثمان، طلحه و زبير از كسانى باشند كه خداوند درباره آنان فرموده: «وَنَزَعْنَا مَا فِى صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» ! ۹
اين روايت با لفظى ديگر و بدون ذكر نام عثمان و زبير، نيز گزارش شده و سبب صدور آن، دلجويى امام على عليه السلام از فرزند طلحه اعلام گرديده است. ۱۰

1.فى ظلال القرآن، ج۲، ص۶۶۴ ـ ۶۶۵ .

2.گو اين كه برخى از صحابه، بنا به اذعان مفسر فى ظلال، تا زمان تحريم قطعى شراب، همچنان آن را مى نوشيده اند (ر.ك: همان).

3.سوره بقره، آيه ۱۲۴.

4.سوره مائده، آيه ۹۰.

5.ر.ك: الكافى، ج۱، ص۱۴۸؛ التوحيد، ص۳۳۴ و براى سخن جامع در اين باره، ر.ك: هداية العباد، ج۲، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵. نكته جالب آن كه در منابع روايى اهل سنّت، سخنى از اين تحريم همگانى به ميان نيامده است!

6.چنان كه آيه «تطهير» به صراحت به اين نكته اشاره دارد و دامن آنها را از هرگونه زشتى و ناروايى پاك مى شمرد. ر.ك: سوره احزاب، آيه ۳۳.

7.سوره اعراف، آيه ۴۳.

8.ر.ك: الجامع لِأحكام القرآن، ج۷، ص۲۰۸ و ج۱۰، ص۳۳.

9.فى ظلال القرآن، ج۳، ص۱۲۹۲.

10.ر.ك: الطبقات الكبرى، ج۳، ص۲۲۵؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۱۰۱؛ معانى القرآن، ج۲، ص۳۷. البته آيه اى كه همراه با اين روايت ذكر شده با آيه اى كه روايت نخست [ يعنى روايت مذكور در فى ظلال و تفسير قرطبى] در ذيل آن آمده، متفاوت است؛ زيرا اين روايت همراه با آيه ۷۴ از سوره «حجر» آمده؛ حال آن كه روايت نخست در ذيل آيه ۴۳ از سوره «أعراف» آمده است.

صفحه از 35