از ماده «خبر» اصطلاح «اخبارى» پيدا شد كه در قديم در برابر محدث و به معناى مورخ به كار مى رفت.
يكى ديگر از نشانه هاى تأثير حديث در تاريخ نگارى مسلمين، كاربرد الفاظ و اصطلاحات طرق تحمل حديث در نگارش كتاب هاى تاريخى، همانند تاريخ طبرى است. كاربرد واژه هايى مانند: «اخبرنا»، «قال»، «روى»، «حدّث» و «حدثنا» در جاى جاى كتاب تاريخ طبرى خود نشان دهنده تأثير سنت اهل حديث در بهره گيرى بسيار از روايات شفاهى و اتكا به سنت رايجِ نقل در تاريخ نگارى بوده است. ۱
حديث در اسلام از دو جهت در تأسيس و پيشرفت علم تاريخ نقش داشته است: نخست، صِرف بيان و نگارش حديث، خود نوعى تاريخ نگارى است كه در آن بويژه، خبر معصوم عليه السلام نگاشته مى شود كه شامل قول، فعل و تقرير اوست. ثانيا پيدايش علم حديث به مثابه علمى تاريخى، يا يكى از شعب تاريخ در اسلام داراى اهميت است. در اين حوزه از تاريخ، در طول تاريخ اسلام، آثار فراوانى، هم تحت عنوان حديث و مجموعه هاى حديثى و هم تحت عنوان هاى خاص مانند: علم حديث، دانش روايت، علم درايت و غيره به نگارش درآمده و به طور عمده مبناى تشريع و قانونگذارى نيز قرار گرفته است. به طور كلى، علم تاريخ در اسلام نخست از پژوهش در باره سيره پيامبر و ائمه، كردار صحابه و گروه هاى اسلامى، اخبار، غزوه ها ونبردها آغاز شد. ۲
كتاب هاى مختلفى كه به جمع آورى احاديث پرداخته اند؛ چه به صورت «مسند» يا به شكل «سنن» و يا حاوى بخش بزرگى از سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم، با تأكيد بر جنبه هاى دينى اين نقل ها بوده است. اين مجموعه ها از رواياتى ساخته شده كه پس از رحلت رسول خدا توسط مسلمانان و به ضرورت دين شناسى به تدريج گردآورى شده است. نكات تاريخى در بيشتر ابواب فقهى و در لابه لاى نقل ها آمده و «كتاب الجهاد» يا «كتاب السير» نزديك ترين باب فقهى است كه با مغازى رسول خدا ارتباط دارد. ۳
تأثير شيوه روايت و كتابت حديث در نقل و نگارش تاريخ مسلمين، از ديدگاه خاورشناسان نيز دور نمانده است. به گفته «ژان سواژه» بنيان حديث بر زندگى محمد و ياران و جانشينان بلافصل او قرار دارد. و اين درست همان چيزى است كه مورد توجه مورخان اين دوره است. در آغاز روش تدوين حديث و تاريخ همانند بوده است و در هر دو مورد به روايات شفاهى مراجعه مى شد؛ زيرا اين تنها منبع اطلاعاتى بوده است كه هم در دسترس گردآورندگان حديث و هم در دسترس مورخان اوليه اسلام قرار داشته است. از آن مهم تر اين كه راويان اخبار در هر دو مورد يكى بوده اند. در حقيقت،
1.ر.ك: تاريخ التراث العربى، فواد سزگيج۱، ص۱۶۰.
2.ر.ك: علم تاريخ در گستره تمدن اسلامى، ج۱، ص۱۰۵.
3.ر.ك: تاريخ سياسى اسلام، ص۱۸.