روايات ضرب قرآن به قرآن در ترازوى نقد - صفحه 60

قرآن به قرآن و گروهى با تمسك به روش تفسير قرآن به قرآن و عترت تلاش كرده اند تا بر روش تفسير قرآن به قرآن خرده گرفته، آن را روشى نامطمئن، غيرمأثور و مخدوش جلوه دهند.
در اين مقاله تلاش شده است تا با ارائه تعريف دقيق و علمى از روش تفسير قرآن به قرآن و بررسى ادله مخالفان اين روش تفسيرى، به سازگارى اين روش با روش مأثور و اتقان آن استدلال گردد و فهم دقيقى از روايات ضرب قرآن به قرآن با توجه به انديشه محدثان و مفسران از گذشته تا به امروز تقديم پژوهشيان گرامى گردد.

الف. روش تفسير قرآن به قرآن

روش تفسير قرآن به قرآن روشى است كه مفسر در آن براى فهم و تبيين آيه اى از آيه اى ديگر مدد مى گيرد و قرآن را براى بيان مقاصد خويش توانا مى شمارد و نگاهى به بيرون از آن ندارد.
اگر چه اين روش تفسيرى از سلف صالح به يادگار نهاده شده، ليكن در عصر حاضر اقبال مفسران بدان موجب رونق آن گرديده و روش هاى ديگر به نوعى كم رنگ شده اند.
به تعبيرى «بى ترديد، متقن ترين منبع براى تبيين و تفسير قرآن، خود قرآن است». ۱ و «دانشمندان بر اين امر اتفاق نظر و اجماع دارند كه در تفسير قرآن، نخست بايد از خود قرآن كمك گرفت و آيات مربوط به يك موضوع را با دقت كنار هم چيد و آن گاه به سنجش آنها با يكديگر و نتيجه گيرى از آن پرداخت. در غير اين صورت، انسان گرفتار دام تفسير به رأى خواهد شد». ۲
و «اصح الطريق در تفسير روش تفسير قرآن به قرآن است». ۳ و «اگر پرسيده شود كه بهترين روش تفسير كدام است، در پاسخ مى گوييم صحيح ترين روش آن تفسير قرآن به قرآن است؛ چرا كه آياتى از قرآن كه در جايى مجمل آمده، تفسير و تبيين آن در جاى ديگرى از قرآن آمده است و نيز آنچه در مواردى به شكل مختصر آمده، در جاى ديگر به گونه اى مبسوط توضيح داده شده و در فرض ناتوان بودن از تفسير قرآن به قرآن به سنت رجوع كن». ۴
مرحوم علامه طباطبايى رحمه الله معتقد است كه حجم انبوهى از روايات تفسيرى معصومان از نوع استدلال به يك آيه براى توضيح آيه اى ديگر و يا استشهاد به مفهوم يك آيه براى آشكار شدن معناى آيه ديگر است كه اين همان تفسير قرآن به قرآن است:
إن جمّا غفيراً من الروايات التفسيرية الواردة عنهم عليهم السلام مشتملة على الاستدلال بآية على آية و الاستشهاد بمعنى على معنىً. ۵

1.تفسير و مفسران، ج۲، ص۱۸.

2.اصول التفسير و قواعده، ص۷۹.

3.تفسير القرآن العظيم، ج۱، ص۳.

4.مقدمة فى اصول التفسير، ص۹۳.

5.الميزان، ج۳، ص۸۷ .

صفحه از 77