۴. «وَ قَالُواْ لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا» . ۱۵ . «وَ مَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَن يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لاَ أَبْصَـارُكُمْ وَ لاَ جُلُودُكُمْ وَ لَـكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لاَ يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ» . ۲
بى شك، اگر آيات بالا در كلام حضرت عليه السلام به عنوان منبع تفسير قرار نمى گرفت، مصداق «شاهد» همچنان بر ما پوشيده مى ماند و يا دست كم آن بود كه بگوييم مصداق آن ميان چند مورد محتمل باقى مى ماند.
اما نمونه ديگر براى اين روش تفسيرى را مى توان درخطبه قاصعه (خطبه صد و نود و دو) مشاهده كرد كه حضرت عليه السلام در آن به تفسيرآيات مربوط به سركشى فرعون در مقابل حضرت موسى عليه السلام مى پردازند و از طريق ارتباط و اشتراك موجود ميان اصول و مبانى موجود در اين گروه از آيات با آيات مربوط به استكبار ورزى شيطان، حقايق نابى را به دست مى دهند.
2. پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم
ذهبى در شمار منابع تفسيرى نزد صحابه از پيامبر به عنوان يكى از اين منابع ياد كرده و مى گويد:
منبع دومى كه صحابه در تفسير كتاب خدا به آن مراجعه مى كردند، رسول اللّه بود؛ چنان كه اگر معناى آيه اى از قرآن بر يكى از صحابه پوشيده مى ماند، نزد رسول خدا مى رفت و ايشان براى آن صحابى پرده از معناى مبهم آيه برمى داشت؛ چرا كه رسالت پيامبر تبيين و روشنگرى بود و خداوند نيز در قرآن از پيامبر با چنين ويژگى ياد مى كند؛ آنجا كه مى فرمايد: «وَ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» . ۳
اين شيوه تفسيرى ـ كه به تفسير مأثور مصطلح شده است ـ در بيانات حضرت عليه السلام جايگاه مخصوصى دارد؛ اگر چه در رابطه با اين مصدر تفسيرى و پيوندش با حضرت امير آنچه بايد بدانيم اين است كه ايشان بى شك در ميان تمامى صحابى پيامبر، پيش از سايرين محضر پيامبر را درك كرده است.
حضرت عليه السلام در مورد توفيق همراهى و مصاحبتش با پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم خود چنين مى گويد:
وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وسلم بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِيصَةِ، وَضَعَنِى فِى حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ يَضُمُّنِى إِلَى صَدْرِهِ وَ يَكْنُفُنِى فِى فِرَاشِهِ وَ يُمِسُّنِى جَسَدَهُ وَ يُشِمُّنِى عَرْفَهُ ... و لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِى فِى كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِى بِالإقْتِدَاءِ بِهِ؛۴
1.سوره فصلت، آيه ۲۱.
2.سوره فصلت، آيه ۲۲.
3.التفسير و المفسرون، ج۱، ص۳۳.
4.نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.