چنين تبيين و تفسيرى از پديده حلقه مشترك كه آن را نتيجه جعل سندها مى انگارد، چندين اشكال اساسى دارد: نخست آن كه اين گونه جعل صرفا فرضى است. قطعا مواردى هست كه اثبات مى كنند گاهى اوقات جعل إسناد روى داده، امّا هيچ دليلى وجود ندارد كه نشان دهد روند عمومى پيدايش إسناد جعل روش مند بوده است. دوم اين كه فرض جعل بويژه در بحث ما، يعنى در سلسله أسانيدى كه قبلاً شرح داديم، بسيار تصّنعى مى نمايد، زيرا مطابق اين نظريه، شمار زيادى از راويان و مدوّنان روايت بايد شيوه دقيقا يكسانى در جعل سند به كار گرفته باشند، حال آن كه به لحاظ نظرى، استفاده از روش هاى ديگر نيز ممكن بوده است. سومين و مهم ترين دليل اين است كه بررسى تطبيقى متون تمام أسانيد و طرُق ۱ نشان از ارتباطى دقيق ميان متن و إسناد روايات مى دهد. متن ها را مى توان بر اساس محتواى مشابه شان در گروه هايى دسته بندى كرد. هر گروه با توجه به برخى خصوصيات از گروه ديگر متفاوت است. اين پديده منحصر به مجموعه رواياتى نيست كه در بالا توضيح داديم، بلكه در بسيارى ازاحاديث مى توان آن را مشاهده كرد. ۲ اين امر در مورد نسخه هاى خطى نيز كاربرد دارد كه غالبا اين نسخه ها را بر اساس تعلق به شاخه هاى مختلف، طبقه بندى مى كنند. نكته شايان توجه در روايات مورد بحث ما اين است كه دسته هاى مختلف متون با گروه هاى مختلف إسناد هماهنگى دارند: منظّما يك دسته گروه متن ابراهيم بن سعد است؛ دسته ديگر گروه متن يونس تا آخر، كه ويژگى هاى هريك با ديگرى متفاوت است. ۳
هماهنگى نزديك ميان متن و أسانيد اين نظر را تقويت مى كند كه حلقه مشترك نتيجه روند
1.تعداد متن ها بيست تاست. طرق نقل باقى مانده يا مربوط به متن اسنادهاى ديگر هستند يا با يك متن اصلاً پيوسته نيستند؛ امّا گاهى اوقات با روايات ديگر تشابه و يا اختلاف هايى را نشان مى دهند. اين مقاله مجالى براى بيان تحليل تفصيلى متن هاى مختلف نداشت. من در مقاله جداگانه اى آنها را بيان خواهم كرد.
2.ر.ك:
Motzki, Quo vadis Hadit-Forschung?و, The Prophet and the Cat, The Murder.
3.تحليل تركيبى اسناد و متن بيان مى دارد كه روايات هايى كه از ابراهيم بن سعد، يونس، شعيب بن ابى حمزه حمصى متوفاى ۱۶۲ق / ۷۷۹م و يا ۷۸۰ق / ۱۶۳م و ابراهيم بن اسماعيل بن مجامع بن يزيد المدنى گزارش شده اند همه در ساختار شبيه هم هستند. روايت هايى كه به عمارة بن غزيه (المازنى، متوفاى ۷۵۷ق / ۱۴۰م) برمى گردد، برعكس، با روايت هاى ديگر تفاوت زيادى دارد. نه تنها در متن بلكه در اِسناد، چنان كه او خارجة پسر زيد بن ثابت را به جاى ابن سبّاق به عنوان راوى زهرى ارائه داده است. بررسى دقيق روايت عُمارة نشان مى دهد كه:
آن، روايت، تقرير تازه اى است كه از گزارش زهرى گرفته شده است، ولى در بسيارى موارد از آن منحرف شده است. انحراف در اِسناد از دو حديث ديگر زهرى درباره جمع قرآن اقتباس شده است. اين كه گزارش عُماره روايت معتبر زهرى نيست قبلاً مورد توجه خطيب و در پى وى ابن حجر قرار گرفته است. ر.ك: جامع الطبرى، ج۱، ص۶۱ .