تعامل مكتب حديثى بغداد و رى - صفحه 138

در اين صورت، مى توان داود را نيز غالى شمرد، و اگر منظور نجاشى از «الغلاة» در اينجا غاليان منظور رى نباشد، بلكه همان غلو به معناى مشهور آن در نزد ديگر محدّثان باشد، باز تفاوتى نخواهد كرد؛ چرا كه آن تعريف از غلو به نحو اولى در تعريف قميان (= رازيان) گنجانده شده بود.
2. ربيع بن زكريا الوراق كه نجاشى از او به «طُعن عليه بالغلو» ۱ تعبير كرده است، ولى ابن غضايرى او را ضعيف دانسته است. ۲
3. سليمان بن عبداللّه ... قيل: كان غالبا كذابا. ۳
ولى ابن غضايرى درباره او گفته است: «ليس شى ء». ۴
از آمارهاى داده شده و مقايسه گرفته مى توان اين گونه نتيجه گرفت كه نجاشى درباره غلو و تعيين مصاديق آن، همان ملاك و روش ابن غضايرى را دارد و آن دو در اين باره چون رازيان (= قميان) مى انديشيده اند و تعريف آنها از غلو همان تعريف صدوق و ابن وليد است؛ چرا كه نجاشى در ده مورد اول كه احتمال غلو در آنها داده بود ـ ولى بر آن ابزار يقين نكرده بود، براى رد آراى قميان نيز هيچ دليل نقضى و محكمى، ارائه نكرده است، جز در يك مورد، و در آن مورد استثنايى هم، دليل آمده خود، شاهد بر تطابق فكرى نجاشى و ابن غضايرى است.
همسانى آرا در ده مورد دوم نيز به خوبى آشكار است و نيازى به توضيح ندارد.
و اما در سه نفر پايانى نيز كه ابن غضايرى، درباره غلو آنها سخنى به ميان نياورده است، و فقط به ضعف آنها تصريح كرده است، عبارات نجاشى هم دلالت صريحى بر غلو آنها ندارد. طبق گفته نجاشى، داود بن كثير، غلات از او روايت مى كردند و دو نفر ديگر نيز با فعل مجهول آورده شد كه دلالت جزمى بر غلو آنها ندارد. اگر بپذيريم كه اين تعابير دالّ بر غلو است، پس باز نتيجه گرفته مى شود كه حتى دامنه تعيين مصاديق غلو نجاشى از ابن غضايرى وسيع تر بوده است.
همچنين با توجه به عبارات نجاشى «و ما رأينا له رواية تدلّ على هذا» ۵ ذيل طعن قميان بر حسين بن يزيد بن محمّد، مى توان اين گونه برداشت كرد كه روش نجاشى در تضعيف و توثيق، در باب غلو، مانند ابن غضايرى بوده است؛ يعنى آن كه مستند به شهادت و سماع نبوده است، بلكه بعد از دقت در روايات افراد، بر اجتهاد خويش اعتماد مى كرد، و هرگاه بر حسب اعتقاد خود، مضمون روايتى را شامل غلو مى دانست، راوى آن را نيز به غالى گرى متهم مى كرد.
و چون در روايات اين شخص مطلبى دال بر غلو نديده است، لذا در صدد برآمده است كه نسبت غالى بودن را نيز از او مبرا سازد.
پس در مكتب بغداد، علاوه بر ابن غضايرى و پدرشان، نجاشى نيز در برخى از آراى كلامى و

1.رجال النجاشى، ص۱۶۴.

2.رجال ابن الغضايرى، ص۱۱۳.

3.رجال النجاشى، ص۱۸۲.

4.رجال ابن الغضايرى، ص۱۱۸.

5.رجال النجاشى، ص۳۸.

صفحه از 139