سير انتقال ميراث مكتوب شيعه در آينه فهرست‏ها - صفحه 155

علاوه بر مكاتب قم و خراسان ـ كه مهم ترين مراكز حديثى ايران و مبادى صدور ميراث شيعى به بغدادند ـ گاه از مناطق ديگر ايران هم كتاب ها به اين شهر منتقل مى شوند؛ مثلاً حسن بن على بن عبداللّه طبرى معروف به مرعش در سال 356 ق، كتب محمد بن جرير بن رستم طبرى آملى (امامى مذهب) را از منطقه خود طبرستان به بغداد آورده است ۱ .
ابوالمفضّل محمد بن عبداللّه بن مطلّب شيبانى هم به جنوب ايران سفر مى كند و ظاهرا در شابرزان ۲ ، اجازه نسخه عبدان بن محمد جويمى ۳ و در شيراز الكمال فى ابواب الشريعة موسى بن محمد اشعرى قمى ۴ را دريافت مى كند.
محمد بن عثمان نصيبى معدّل، شيخ بغدادى نجاشى است كه در طلب حديث و كتب به سرزمين هاى گوناگونى قدم مى نهد. او به ايران آمده است. در ارّجان، بين اهواز و شيراز ۵ ، كتاب هاى ابوشجاع ارّجانى را بر او قرائت كرده و از وى اجازه نقل حديث گرفته است. ۶

انتقال از كوفه به بغداد

با وجود اين كه قم در عالم تشيع آن روزگاران جايگاه علمى ويژه اى داشت، امّا شعله هاى علم هنوز در موطن اصلى حديث شيعه، كوفه، هنوز خاموش نشده بود؛ چه هنوز برخى كتاب ها كه به قم منتقل شده بودند، ميان دانشيان كوفى نيز دست به دست مى شد. ظاهرا برخى از كتاب ها نيز به قم منتقل نشده بود و تنها كوفيان آن را در اختيار داشتند. شيوخ كوفى با سفر به بغداد، اين موارد را به اين شهر منتقل مى كردند. همچنين مشايخ بغدادى براى به دست آوردن نسخ و طرق كوفى كتاب ها يا كتاب هاى در انحصار كوفيان، شهر كوفه را مركز توجه خود قرار دادند.
حوالى سال 330 ق، حافظ جليل القدر احمد بن محمد بن سعيد بن عقده از كوفه به بغداد

1.همان، ص۳۷۶، ش۱۰۲۴.

2.منطقه اى در خوزستان (معجم البلدان، ج۳، ص۳۰۳). در سند راوى را « نزيل شابرزان» خوانده است.

3.رجال النجاشى، ص۳۰۴، ش۸۳۱ .

4.همان، ص۴۰۷، ش۱۰۷۹.

5.معجم البلدان، ج۱، ص۱۴۳ ۱۴۲.

6.رجال النجاشى، ص۳۱۰، ش۸۴۹ .

صفحه از 159