خلل‏زدايى از اسناد روايات؛ راهكارها و قراين - صفحه 172

مشترك اند. از سوى ديگر، وقتى اسنادى را كه على بن يعقوب الهاشمى در آنها به عنوان راوى مطرح است، بررسى مى كنيم در قريب به تمام آنها جز اين مورد، و چند سند ديگر كه در آنها هارون از عبيد بن زراره روايت كرده، از مروان و نه هارون بن مسلم روايت كرده است و در يك مورد نادر متفاوت همانند سند بصائر مسلما احتمال تصحيف بسيار زياد، بلكه مسلم است.
نمونه دوم: در يكى از اسناد الكافى آمده است:
...عن مسعدة بن اليسع، عن قيس الباهلى البصرى، عن ابى عبداللّه عليه السلام .... ۱
در كتب رجالى شيعه با اين كه مسعده بن اليسع معرفى شده، اما از كسى با عنوان «قيس الباهلى» ذكرى به ميان نيامده است. با مراجعه به ترجمه اجمالى اين عنوان در كتاب هاى متعدد رجالى عامه، وضعيت سند فوق از حيث سلامت و تحريف روشن مى شود. در مصادر مختلف رجالى و تراجم عامه، از اين شخص با نام «مسعدة بن اليسع بن قيس الباهلى»، راوى از امام صادق عليه السلام ياد شده است. ۲ پس در سند الكافى «عن قيس» تصحيف شده از «بن قيس» است. ۳

3. مراجعه به شروح و جوامع روايى ثانوى

يكى از راه هاى پى بردن به اختلالات عارض بر اسناد، مراجعه به شروح معتبر و جوامع روايى ثانوى و متأخر است. در اين گونه كتاب ها روايات موجود در اصول نخستين و جوامع متقدم روايى، شرح يا تأليف وترتيب جديدى يافته اند. از آنجا كه ممكن است مؤلفان اين جوامع و يا شارحان، نسخه هاى معتبر و احياناً بسيار قريب به زمان مؤلفان را در اختيار داشته اند و نيز با توجه به مهارت و خبره بودنشان در كار نسخه شناسى و علوم حديث، در مواردى كه احتمال خلل در اسناد كتب اصلى مى رود، مى توان با مراجعه به جوامع روايى ثانوى، مواضع خلل و تصحيف را در اين گونه اسناد روشن ساخت؛ مثلاً اگر سندى در جوامع نخستين يا مصادر اصلى روايى به دو نحو ذكر شده باشد، مراجعه به جوامع ثانوى اى چون وسائل، بحار الانوار و الوافى مى تواند وضع اصلى آن را تا حد زيادى روشن كند. البته صرف مراجعه به جوامع ثانوى شايد براى حكم قطعى به تحريف يك عنوان اين زمينه كافى نباشد، بلكه چه بسا قراين ديگرى هم بايد ضميمه كرد؛ اما اين راه كار، زمينه را براى پى بردن به موضع و نوع تحريف هموار مى كند.
نمونه اول: در الكافى دارد:
على بن ابراهيم، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن صدقه، عن بن اليسع، عن ابى عبداللّه عليه السلام ، قال: قال اميرالمومنين عليه السلام : لا تدمنوا اكل السمك فانه يذيب الجسد.۴

1.الكافى، ج۶، ص۵۲۴، روايت ۲.

2.ر. ك: التاريخ الكبير، ج۸، ص۲۶، شماره ۲۰۲۹؛ الجرح و التعديل، ج۸، ص۳۷۱، شماره ۱۶۹۳؛ كتاب المجروحين، ج۳، ص۳۵؛ الكامل فى ضعفاء الرجال، ج۸، ص۱۲۷، شماره ۲۵۴/۱۸۷۵.

3.ر. ك: رسالة أحسن الفوائد فى أحوال المساعد، ص۴۵.

4.الكافى، ج۶، ص۳۲۳، روايت ۵ .

صفحه از 179