ريشه‏يابى خطاهاى ابن‏ جوزى در نقد حديث در كتاب الموضوعات - صفحه 193

احاديث دارد كه منجر به اشتباهات فاحش وى در موضوع شمردن برخى احاديث شده است.

18. توجه به بيان انگيزه جاعلان در وضع حديث و عدم به كارگيرى آن در نقد احاديث

ابن جوزى در آغاز كتاب الموضوعات خويش به تقسيم بندى جاعلان بر حسب انگيزه هاى ايشان مى پردازد؛ به گونه اى كه خواننده كتاب منتظر است او از اين دواعى در شناسايى احاديث جعلى كمك بگيرد، حال آن كه چنين امرى محقق نشده است و او در استفاده از اين انگيزه ها ناكام بوده است.
به طور مثال، او غلام خليل را زاهد و واعظ و ... مى داند كه براى ترقيق قلوب مردم و متوجه ساختن ايشان به مسائل اسلام، حديث جعل مى كرده است. ۱ زمانى كه ابن جوزى در ردّ حديثى در رابطه با خلقت حضرت فاطمه عليهاالسلام به وجود غلام خليل استناد مى كند، ۲ اين سؤال در ذهن مخاطب به وجود مى آيد كه اگر انگيزه غلام خليل، ترقيق قلوب مردم بوده است، دانستن نحوه خلقت زهرا عليهاالسلامبه آن شكل، چه تأثيرى در رِقّت قلوب ايشان و به دنبال آن، عمل به دستورات اسلام دارد؟!
و يا «فريانانى» ـ كه متهم به تشيّع نشده است ـ ۳ از جعل حديث وصىّ بودن على عليه السلام چه سودى مى برد؟ ۴ همچنين مطر بن ميمون؟ ۵
ابن جوزى يا بايد اين ادعاها را در نقدهاى خويش دخالت مى داد يا از بيان آن به عنوان مسائل لازم در شناسايى احاديث موضوع صرف نظر مى كرد.

ريشه خطاهاى ابن جوزى

با كمى تأمل در چگونگى اشتباهات ابن جوزى در نقد احاديث اين باب، آشكار مى گردد كه تمام خطاهاى او در تعصب و دشمنى بى منطق وى با فرهنگ شيعه ريشه دارد كه با عقيده او به صحت و درستى همه تفكرات اهل سنّت، خصوصا آنچه در صحيحين آمده، همراه است. توضيح آن كه:
ابن جوزى در ابتداى بحث از فضايل حضرت على عليه السلام ، به بيان شباهت هاى شيعه و يهود مى پردازد و تحريم جهاد تا قيام مهدى (عج)، تحريف كتاب آسمانى، حلال شمردن ريختن خون هر مسلمان، رعايت نكردن عده زنان، دشمنى با جبرئيل و ... را وجه مشترك آن دو برمى شمارد و البته او يهود و نصارا را، از آن جهت كه آنان اصحاب پيامبرشان را بهترين امتشان مى دانند، نسبت به شيعه برتر معرفى مى كند و مدّعى مى شود كه اگر از شيعيان بپرسند، بدترين امت شما كيست؟ پاسخ مى دهند: «اصحاب محمّد» و با آن كه امر شده اند براى آنها طلب استغفار كنند، آنها را دشنام مى دهند. ۶

1.الموضوعات، ج۲، ص۲۲.

2.همان، ص۲۱۵.

3.ميزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰۸.

4.همان، ص۱۵۰.

5.همان، ص۱۴۹.

6.الموضوعات، ج۲، ص۹۲ ـ ۹۴.

صفحه از 195