نقل به معنا - صفحه 190

ياران پيامبر صلى الله عليه و آله ، مجالس وى را پس از گذشت زمانى نقل مى كردند و به طور طبيعى عين واژه ها در ذهن نمى ماند . خداوند نيز در قرآن ، يك واقعه را با واژه هاى مختلف نقل مى كند .
مولف كتاب «معرفه الحديث » ، راويان را به چند دسته تقسيم مى كند . گروهى كه كتابت نمى دانستند ، مانند ابوبصير . اينان روايت را مى شنيدند و بر شاگردان خود القا مى كردند كه آنان ثبت كنند. گروهى با امام، خلوت داشته و مسائل را خصوصى مى پرسيدند؛ زيرا زمينه تقيّه فراهم بود . آنگاه در مورد دو گروه ديگر ، چنين گفته است :
. . . ومنهم من كان يحسن الكتابة ومع ذلك يأخذ الحديث سمعا ويعيه قلبا حتى إذا وجد فرصة قيّده بالكتابة وان كان بألفاظ آخر ، وهم الأكثرون ؛ ومنهم من كان يسمع الحديث ويكتبه بألفاظه المسموعة بلا مهلة استيثاقا لصحة الحديث وهم الأقلّون . ۱
برخى از آنان ، كتابت را نيكو مى دانستند ، ولى حديث را مى شنيدند و در سينه نگاه مى داشتند و هرگاه فرصتى مناسب مى يافتند ، آن را مى نگاشتند ، گرچه با واژه هاى ديگر اينان بيشترين راويان بودند . برخى نيز حديث را پس از شنيدن ، مكتوب مى كردند تا صحيح نقل شود و اينان در اقليّت بودند .
برخى از نويسندگان اهل سنّت گفته اند :
وضعيت اكثر صحابه و پيشينيان ، گواهى مى دهد كه با نقل به معنا روايت مى كرده اند و دليل اين امر ، نقل هاى متعدّد از يك حديث يا يك قصّه است . ۲
در نهايت ، مى توان گفت با توجه به اين كه راويان در يك سطح از معرفت و دانش نبودند ، و راه هاى حفظ و نگهدارى اوّليه ، به حفظ منتهى مى شد و حسّاسيّتى از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام براى نقل دقيق ايجاد نشده بود ، ۳ نقل به معنا در ميان آنها

1.معرفة الحديث ، محمدباقر بهبودى ، مركز انتشارات علمى ـ فرهنگى ، تهران ، ۱۳۶۲ ، ص۲۳ .

2.منهج نقدالمتن ، صلاح الدين ادلبى ، دارالآفاق الجديدة ، بيروت ، ۱۴۰۳ق ـ ۱۹۸۳م ، ص۷۷ .

3.ابن فارس بر اين نكته پاى فشرده و گفته است : «اگر اداى حديث با الفاظْ واجب بود ، پيامبر صلى الله عليه و آله بدان امر مى كرد» . (قواعد التّحديث ، محمد جمال الدين القاسمى ، دارالنّفائس ، بيروت ، دوم ، ۱۴۱۴ق ، ص۲۳۲) .

صفحه از 197