نقل به معنا - صفحه 195

دقت بيشترى به خرج دهيم ؛ زيرا از يكسو بسيارى از موارد كه احاديث مكرّرى در يك مضمون نقل شده ، درواقع ، يك سخن بوده است كه راويان با الفاظ مختلفى از آن تعبير كرده اند ؛ از سوى ديگر ، بايد قدر مشترك اين واژه ها و الفاظ را در استنباط ، ملاحظه نمود و از ويژگى هاى الفاظ ، صرف نظر كرد و اين ، حتى در مواردى كه يك نقل بيشتر نيست ، هم بايد منظور گردد .
درباره ديدگاه و روش آيه اللّه بروجردى رحمه الله ، چنين نقل شده است :
همان طور كه اشاره شد ، رواياتى كه از يك راوى در يك مسئله نقل شده است و در كتب روايى هم فراوان ديده مى شود ، به نظر ايشان ، يك روايت بيشتر نيست . از اين روى ، ايشان اين گونه روايات را در كنار هم مى گذاشت و يك قدر مشتركى از همه آنها درمى آورد و معتقد بود كه در نقل و انتقال ، احاديث ، تقطيع شده اند و برخى از الفاظ آنها عوض شده است . بنابراين ، روى جزئيات روايات ، نمى شود تكيه كرد . ۱
يكى ديگر از شاگردان ايشان فرموده است :
يكى از مهارت هاى آقاى بروجردى اين بود كه گاهى از اوقات مى ديد در «وسائل» ، در يك بابى پنج خبر است ؛ سه يا چهار خبر را به يك خبر بر مى گردانْد ؛ يك خبر مى افتاد يك طرف و چهارتاى ديگر مى شد يك خبر در مقابل آن يكى . يك خبر مى افتاد يك طرف و آن چهار خبر را كه صاحب «وسائل» گفته از فلان كتاب و فلان كتاب و فلان راوى و فلان راوى است ، ايشان مى فرمودند : «براى ما ثابت است كه امام صادق عليه السلام يك دفعه اين حكم را بيان فرموده اند ؛ منتها هركدام از راوى ها يك جور نقل كرده اند . حديثْ يكى است ؛ چون معصوم ، يك دفعه بيشتر نفرموده است» ؛ لذا پنج خبر را مى كرد دوتا ؛ چون چهارتايش درواقع ، يكى بود . ۲
براى مثال ، نمونه هايى از روش و آراى ايشان را از كتاب فقهى «البدر الزاهر في صلوة الجمعة والمسافر » نقل مى كنيم .

1.مجلّه حوزه ، ش۴۳ ـ ۴۴ ، ص۲۱۷ و ۲۱۵ ـ ۲۱۶ .

2.آينه پژوهش ، ش۷ ، ص۱۹ ، نگاهى به روش فقهى مصلح بزرگ ، آيه اللّه بروجردى .

صفحه از 197