نقل به معنا - صفحه 196

ايشان در مسئله مرور مسافر بر ملك خود ، رواياتى را نقل كرده و اين روايات را به چهار دسته تقسيم نموده اند . در ضمن دسته چهارم ، روايت على بن يقطين آمده ، كه درباره آن فرموده اند :
صاحب «وسائل » ، آن را پنج حديث قرارداده ، چون راويانِ از على بن يقطينْ مختلف بوده اند و پاره اى از الفاظ آن نيز مختلف است ؛ ولى تمام اينها يك حديث است . ۱
در بحث قاطع بودن اقامه نيز معتقدند روايات هشتگانه ، به شش حديث بر مى گردد ؛ زيرا چهار حديث از آن ، به دوتا بر مى گردد . ۲
در مسئله قاطع بودن اقامه براى كثيرالسفر ، سه روايت را مستند قرار مى دهند ؛ ليكن از بحرالعلوم نقل مى كنند كه اينها درواقع ، يك حديث اند . ۳ البته خود ايشان در اين مورد ، اين ادغام را تأييد نمى كنند . ۴
در بحث مسافت تلفيقى ، هشت روايت را به سه حديث برگردانده و در مقام پاسخ به اين ايراد كه «بر احتمال ، نمى توان اثر باركرد» ، فرموده اند :
فإنّه يقال : عمدة الدليل لحجّية الخبر والاعتماد عليه هو بناء العقلاء وإذا تمشّى احتمال عقلائى معتنى به عندهم ، صار مانعا عن الاعتماد والعمل . ۵
در پاسخ گفته مى شود : مهمترين دليل اعتبار خبر واحد ، بناى عقلاست و اگر در جايى احتمال عقلايى شكل گرفت ، زمينه اعتماد به خبر از ميان مى رود .
در ادامه همين مسئله ، مى فرمايد نمى توان بر واژه خاصى تكيه كرد و حكمى

1.البدر الزّاهر ، تقريرات مباحث آيه اللّه بروجردى «ره» به قلم آيه اللّه حسينعلى منتظرى ، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، قم ، ۱۳۶۲ش ، ص۱۴۹ .

2.همان ، ص۱۶۹ .

3.همان ، ص۱۳۶ .

4.همان ، ص۱۳۷ .

5.همان ، ص ۸۸ .

صفحه از 197