نقل به معنا - صفحه 197

استنباط نمود ؛ زيرا ممكن است واژه امام عليه السلام غير از آن باشد :
نعم لو كان اللّفظ الصادر عنه عليه السلام كلمة «الويل» ، كانت ظاهرة في العتاب والردع ولكن لم يثبت ذلك ؛ فلعلّ الصادر عنه كلمة «الويح» الدّالة على الترحم ، ويشهد بذلك ترديد الراوي في رواية معاوية . ۱
بلى اگر واژه صادرشده از معصوم ، «ويل» باشد ، در عتاب و بازداشتن ، ظهور دارد ؛ ليكن اين امر ثابت نيست ؛ زيرا ممكن است واژه به كار رفته توسّط معصوم عليه السلام «ويح» باشد كه معناى ترحّم را دارد و شاهد و گواه اين امر ، ترديد راوى در نقل است .
البته چنين نيست كه ايشان تأكيد بر واژه ها و الفاظ را هميشه نادرست بدانند ؛ بلكه معتقدند در جايى كه واژه اى خاص در «اصول متلقّات» تكرار شده باشد (كه نشان دهنده صدور آن از معصوم است) ، بايد استنباط فقهى بر مدار آن صورت پذيرد . از اين رو ، تعبير «التاجر الذي يدور في تجارته» را مبناى استنباط فقهى خود قرار مى دهند . ۲

نتيجه

آنچه بر اين بحث مى توان مترتّب كرد ، اين است كه براى نسبت دادن رأيى به شريعت ، بايد نقل هاى متعدّد را گردآورى كرد ؛ سپس از ميان آنها موارد نقل به معنا را شناخت ؛ آنگاه به تبيين و تفسير آن پرداخت ؛ آن هم بدين نحو كه از دقّت هاى خاص در تك تك مواردِ اختلاف ، پرهيز شود و قدر مشترك واژه هاى مختلف ، ملاك استنباط و فهم قرارگيرد .
به تعبير ديگر ، نتايج توصيه اى و كاربردى اى كه بر اين بحث بار است ، سه تاست :

1.البدر الزّاهر ، ص۹۰ .

2.همان ، ص۱۲۶ .

صفحه از 197