بوده است. وى در آن ديار، رحل اقامت افكند و او را از بزرگان دمشق برشمرده اند. ۱ شمعون، احاديث را مى نگاشته و گزارش مى كرده است. برخى محدّثان، آورده اند كه:
ابوريحانه شمعون ازدى را سوار بر كشتى ديديم كه «صحيفه»هايى به همراه داشت. ۲
28. أبوأمامة، صدى بن عجلان الباهلى:
ابوامامه از جمله كسانى است كه بر كتابت حديث تأكيد مى كرده اند. آورده اند كه حسن بن جابر از ابوامامه باهلى، درباره ثبت و ضبط دانش [حديث] پرسيد. گفت:
اشكالى ندارد. [بنويسيد.] ۳
بر اساس برخى احاديث، ابوامامه، حديث را املا مى كرده و ديگران مى نوشته اند. چنين است آنچه عبدالرزاق گزارش كرده است كه: قاسم بن عبدالرحمن شامى، احاديث ابوامامه را مى نگاشت. ۴
29. ضحّاك بن سفيان الكلابى:
ضحّاك از رسول اللّه(ص) مسائلى پرسيده و پاسخ را به كتابت دريافت كرده است و بعدها آنچه را از رسول اللّه دريافته، آن هنگام كه از وى سؤال شده، نگاشته و عرضه كرده است. رسول اللّه(ص) او را بر اعراب گمارده بود. وى از پيامبر(ص) سؤال كرده است كه زن از ديه شوهرش، ارث مى برد يا نه؟ و جواب مثبت درمى يابد. ۵ پس از روزگارى، عمر آهنگ آن مى كند كه زنى را از «ديه» شوهرش محروم كند. ضحّاك به عمر مى نويسد كه در اين باره از رسول اللّه(ص) سؤال كردم و پاسخ مثبت شنيدم و بدين طريق،
1.مختصر تاريخ دمشق: ۱۰/۳۳۴؛ الإصابة: ۳/۲۸۹
2.الإصابة: ۳/۲۹۱؛ دراسات فى الحديث النّبوى: ۱/۱۱۲؛ معرفة الصّحف والنّسخ الحديثية: ۱۶۹
3.طبقات إبن سعد: ۷/۴۱۲؛ سنن دارمى: ۱/۸۶؛ تقييد العلم: ۹۸
4.المصنف: ۱/۵۰ـ۵۱؛ دراسات فى الحديث النّبوى: ۱/۹۲
5.الرّسالة، شافعى: ۴۲۶؛ مسند أحمد بن حنبل: ۴/۴۸۵