اجتهاد در فهم نصوص - صفحه 6

استفاده اختصاصى از واژه «رجل» در مقبوله عمر بن حنظله و تعميم آن نيز از همين مقوله است. ۱
از اين نمونه ها مى توان به عيان به اهميّت قاعده «اجتهاد در تفسير نصوص» پى برد و بر جمود و تحجّر، خط بطلان كشيد.

2 ـ ابزار و وسائل

در لابه لاى نصوص، به واژگانى بر مى خوريم كه نام ابزارى است كه در عصرهاى كهن، وسيله اجراى پاره اى افعال انسان بوده، و حكم شرعى به آن فعل تعلّق دارد: واژه «سيف» در روايات اجراى قصاص، لفظ «حديد» در احاديث ذبح حيوان حلال گوشت، كلمه «شطرنج» در احاديث تحريم قمار و…
گروهى از فقيهان بر اين واژه ها تأكيد ورزيده، حكم را داير مدار آن دانسته اند. از اين رو، اجراى قصاص را با شمشير لازم دانسته اند؛ چنانكه ذبح شرعى را فقط با آهن صحيح مى دانند؛ و…
در مقابل، برخى ديگر، از اينها «مثل» استفاده كرده، در اجراى قصاص، وسايل امروزى (مانند تفنگ) را كافى مى دانند؛ ۲ چنانكه هر وسيله برنده را براى ذبح، جايز شمرده اند ۳ و… و اين هم عرصه اى ديگر از اجتهاد در تفسير نص، و نقطه مقابل آن (جمود و تحجّر بر واژگان) است.
شهيد مطهرى مدّعى است:
اسلام، هرگز به شكل و صورت و ظاهر زندگى نپرداخته است. تعليمات اسلامى، همه متوجّه روح و معنا و راهى است كه بشر را به آن هدفها و معانى مى رساند.
اسلام، هدفها و معانى و ارائه طريق رسيدن به آن هدفها و معانى را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غير اين امر، آزاد گذاشته است و به

1.التّنقيح، ج۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶؛ دراسات فى ولاية الفقيه وفقه الدّولة الإسلاميّة، ج۱، ص۳۶۱

2.تحرير الوسيلة، ج۲، ص۱۱۳

3.فقه الامام الصّادق(ع)، ج۴، ص۳۵۳

صفحه از 8