باب ما أوّله الألف
أبد: عبارت است از تقدير اوقاتى كه از جهت او در مستقبل نهايت نداشته باشد، سرمد ، هميشه . در كتاب فروق ۱ فرق ما بين أبدى و سرمدى نموده است و گفته است: أبد مصاحبت با تمام ازمان است ، مى خواهد محقق باشد يا مقدور در جانبى ؛مراد به زمان محقق آن زمانى است كه به وجود آمده است ، مقدور چنين نيست و آينده است تا به سوى غير نهايت . سرمدى مصاحبت است با تمام ثابتات كه استمرار وجود دارند در زمان ۲ .
أثر: اِستَأثَرتَ بِهِ ۳ يعنى مختص شدى تو به او . اِستَأثَرَ فُلانٌ بِالشّيء يعنى مستبد با اوست . اِستَأثَرَ اللّه بِفُلانٍ وقتى كه مرده است و اميد غفران از جهت او باشد . رَجُلٌ آثِر يعنى اختيار نموده است از جهت نفس خود اخلاق حسنه را . مَآثر : مَكارم ؛ زيرا آنها ذكر كرده شود . فُلانٌ أثَِيرِي يعنى [ از ] خلصا و رفقاى من است ؛ چنين ذكر نموده است جوهرى ۴ . قوله تعالى: «لَقَدْ ءَاثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا»۵ يعنى تفضيل او است تو را . در حديث است: إنّكُم سَتَلَقّونَ بَعدِي أثَرَهُ ۶ يعنى يَستَأثِرُ عَلَيكم ، پس تفضيل دهد غير شما نفس خود را در ضلالت ؛ چنين ذكر نمود هروى . ۷ أثر بالشيء : به معنى شدت فرح ، او و بطر به يك معناست ۸ .
1.اين كتاب از جمله تأليفات كفعمى است كه وى در سال ۸۹۵ ق تأليف آن را به اتمام رسانده و در بعضى از تصنيفاتش از آن ياد نموده آنچنان كه در آخر البلد الأمين ذكر نموده است . صاحب رياض گفته است : اين كتاب در نوع خود بسيار ارزشمند است و دلالت بر تبحر كفعمى بر علم لغت دارد.رك: الذريعة ، ج۱۶ ، ص۱۸۷.
2.الحمد للّه الذي ... لم يزل و لا يزول و لن يزال كذلك أبدا (الصحيفة السجادية: مقدمه).
3.وَ لا يبلُغُ أَدنى مَا استَأثَرتَ بِه مِن ذلِكَ أَقصَى نَعتِ النّاعِتينَ (الصحيفة السجادية: دعاى سى و دوم).
4.صحاح اللغة ، ج۲ ، ص۵۷۵.
5.سوره يوسف، آيه ۹۱.
6.مسند أحمد ، ج۵ ، ص۳۰۴ ؛ فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ج۸ ، ص۴۲ ؛ اختيار معرفة الرجال ، ج۱ ، ص۲۰۸ ؛ الأربعين شيخ ماحوزى ، ص۳۸۶.
7.الغريبين ، ج۱ ، ص۴۴.
8.صحاح اللغة ، ج۲ ، ص۵۹۲.