تبيان اللغة در لغت قرآن و صحيفه - صفحه 128

قوله: «أُحْكِمَتْ ءَايَـتُهُ»۱ . ۲
حمد: او ثنا بر جميل است از نعمت و غير نعمت . گفته شود حَمِدت الرجل وقتى كه ثنا بر او نمايى به واسطه كرم او و حسن شجاعت او و اشباه اينها . الف و لام در حمد از جهت جنس است پس خواهى شناخت افراد او را . بعضى گفته اند از جهت عهد است يعنى حمد لايق به جلال خدا از جهت خداست ، به تحقيق ممكن است اين كه بوده باشد در كلام على عليه السلام : لو شئت أن اُوفّر تعبيرا في قولك «الحمد للّه » لفعلت ۳ ، دلالت بر اين كه الف و لام در حمد از جهت جنس باشد.
زمخشرى گويد : لام از جهت تعريف حقيقت است مثل قوله: «إِنِّى [ لَيَحْزُنُنِى أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَ ]أَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ»۴ و قولهم : الرجل خير من امرأة . ۵ مقداد گويد : الف و لام از جهت عهد نيست ؛ زيرا تقديم معهود نشده است و از جهت استغراق هم نيست ، مثل قوله: «إِنَّ الاْءِنسَـنَ لَفِى خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ»۶ ؛ زيرا حمد يك طبيعت است در او تعدد نيست.
زمخشرى گويد: حمد و مدح دو برادرند ؛ زيرا حمد مقلوب مدح است به دليل قول شاعر:

لا تحمدنّ امرءا حتى تجرّبهو لا تَذمّنّه من غير تجريب۷
گردانيد حمد را به ابراء ذم مقابل مدح . مقداد گويد: حمد ذكر نمودن صفات كمال اختيارى است ، مدح ذكر نمودن مطلق كمال است ـ گفت : ـ آنچه زمخشرى ذكر نموده است افاده تأكيد كند ، آنچه من ذكر نموده ام افاده تأسيس كند ، تأسيس اولى است.
بعضى گفته اند حمد از جهت ذوى العقول است ، مدح از جهت او و غير او

1.سوره هود، آيه ۱.

2.هو الإله... القادر الحكيم (الصحيفة السجادية: مقدمه) .

3.در مصادر يافت نشد .

4.سوره يوسف، آيه ۱۳.

5.مختصر المعاني ، ج۱ ، ص۱۷۸.

6.سوره عصر، آيات ۱۰۳ و ۱۰۴.

7.از اشعار نابغه بنى شيبان عبداللّه بن مخارق است. رك: تاريخ مدينة و دمشق ، ج۳۳ ، ص۲۵.

صفحه از 196