زندگي نامه خود نوشت ملا علي آراني - صفحه 522

اللّه مضجعه اللطيف ـ و در عصر يوم پنجشنبه سلخ ربيع الأول ، عالم عامل محقق ربانى ميرزا ابوالقاسم جيلانى از دار فانى به دار باقى ارتحال نمود ـ روّح اللّه روحه الشريف ـ و داغ فراق اين دو عالم وحيد و دو محقق فريد بر دل روزگار باقى ماند .
و در اين سال نرخ ها بسيار گران و آب ها بسيار كم شد و بندگان خدا به تعب گرسنگى و مشقت بى برگى گرفتار و اندك اندك قحطى عظيم روى داد و اوضاع روزگار بر هم پاشيد و حقير باز با ناهنجارى امور معيشت به نوشتن قسم ثانى مقاصد المهمة اشتغال داشتم .
و در شب چهارشنبه بيستم شهر ربيع الاول سنه 1233 ـ هزار و دويست و سى و سه ـ در حوالى سحر در خواب ديدم كه اعلم العلما امير سيد على مذكور بر حقير داخل شد و در نزد من نشست ، بعد از صحبت مرا ترغيب مى نمود به اين كه متوجه امور شرعيه بندگان خدا باش و از اين خدمت كه از جانب آقاى حقيقى به تو محول شده است پهلو خالى مكن . در آن حال از خواب بيدار شدم و از آن وقت در طى تأليفات خود از آن مرحوم به «شيخنا» تعبير مى كنم .

[ سفر ناتمام مؤلف به مشهد رضوى وماندگارى وى در اصفهان ]

و در يوم بيست و دويم شهر محرم الحرام سنه 1234 ـ هزار و دويست و سى و چهار ـ اراده سفر خير اثر مشهد مقدس رضوى ـ على مشرّفها آلاف سلام اللّه الوفي ـ نمودم . از گلپايگان به اين عزم به اصفهان رفتم و در اصفهان زمستان مرا فرو گرفت و هوا بسيار سرد شد به حدى كه اين قالب ضعيف طاقت تحمل مشقت سفر نياورد ، لهذا مدت چهار ماه تمام در آن جا رحل اقامت افكندم و به خدمت سادات عظام و علماى ذوى العز والاحترام رسيدم .

[ تأليف رساله تحفة الأخيار ]

و به التماس بعض احبه كرام شروع در نوشتن رساله تحفة الأخيار في الرد على من توهم أنّ الحجة منحصرة في الأخبار ۱ نمودم و آن رساله در حجيت مظنه است. خداوند عليم

1.الذريعة ، ج۳، ص۴۱۸ .

صفحه از 540