و نيز از جمله غرايب اين سال اين بود كه در سمت حلب و انطاكيه و ساير آن سرزمين زلزله شديدى واقع شد و خرابى عظيمى به انطاكيه و حلب رسيد و جمع بسيارى از اهل آن سرزمين هلاك شدند .

[ بازگشت مؤلف به گلپايگان ]

و در ماه ربيع الاول سنه 1239 ـ هزار و دويست و سى و نه ـ هجرى از شهر سلطان آباد به سمت گلپايگان نهضت نمودم و باز به نوشتن كتاب مطلع الأنوار مشغول شدم .

[ وقايع اتفاقيه سال 1239 ]

و از جمله وقايع سنه 1239 ـ هزار و دويست و سى و نه ـ هجرى اين بود كه در بعض شهور اين سال ـ چنان كه از بعض ثقات شنيدم ـ در كرمانشاهان تگرگى باريد به قدر تخم مرغى و اكثر محصولات آن ولايت را نابود ساخت .

[ سفر مؤلف به دار الخلافه تهران ]

و يوم چهارشنبه پانزدهم شهر رجب المرجب اين سال از گلپايگان به عزم سفر دار الخلافه رخت سفر بربستم و روانه دار الخلافه شدم ، و در يوم دويم ماه رمضان المبارك از آن سفر مراجعت نموده وارد گلپايگان شدم و باز به نوشتن كتاب مطلع الأنوار مشغول شدم .
و از واردات اين سال اين بود كه در شهر شوال در كازران زلزله عظيمى شد و خلق بسيارى به زير عمارات ماندند و هلاك شدند . شنيدم از بعضى كه در وقت زلزله زمين شق مى شده است و خلق به زمين فرو مى رفته اند . و بعد از آن در شيراز نيز زلزله عظيمى واقع شد و خلق بسيارى به هلاكت افتادند ، و اين واقعه به اخبار جمعى در شب جمعه بيست و پنجم شهر شوال المكرم اين سال واقع شد و تا سه شب اين واقعه برقرار بود و چهار بازار وكيل كه در استحكام، بنايى بر آن وجه معلوم نيست كه در ربع مسكون شده باشد خراب شد و مسجد وكيل كه آن هم در استحكام بالاتر از