زندگي نامه خود نوشت ملا علي آراني - صفحه 534

عبدالعظيم روى به آن قريه نهاد ، والعهدة على الراوي .

[ وقايع اتفاقيه سال 1241 ]

و از وقايع سنه 1241 ـ هزار و دويست و چهل و يك ـ اين است كه در ماه محرم اين سال ستاره گيسو دارى از جانب مشرق پيدا شده است كه سرش به جانب مشرق و جنوب است و گيسويش به جانب شمال است ؛ خدا به خير و عافيت بگرداند .
و از وقايع اين سال اين بود كه در دار الخلافه طهران باروط ( باروت ) آتش گرفت و دكاكين چند از بازار دار الخلافه به زور باروط خراب شد .

[ سفر مؤلف به قم مقدسه ]

و از واردات اين سال اين بود كه به تقريباتى چند در يوم شنبه بيست و ششم شهر شوال المكرم از گلپايگان ـ كه محل اقامه حقير بود ـ رخت سفر بستم و به جانب دار الايمان قم روانه شدم و در يوم چهارشنبه غره ذى قعدة الحرام وارد دار الايمان قم شدم و در آن جا به مباحثه و درس پرداختم . طلاب آن سرزمين التماس كردند كه منظومه را تمام كنم .

[ اتمام جلد اول الغرة الجلية ]

پس شروع در اتمام آن كردم و در ماه شعبان اين سال شروع كردم در نوشتن شرح منظومه كه مسمّا است به الغرة الجلية في شرح الدرة البهية و در يوم دوشنبه بيست و ششم شهر ذى قعدة الحرام شرح قسم اول منظومه كه متعلق است به الفاظ به اتمام رسيد ، پس شروع كردم در شرح قسم دويم كه متعلق است به ادله شرعيه و اجتهاد و تقليد ، و نظم و شرح در طى يكديگر نوشته مى شد تا آن كه جمعى از دوستان قم كه منظومه را استكتاب كرده بودند از حقير استدعا كردند كه اوقات را تماماً صرف نظم منظومه كنم و آن را به اتمام برسانم و ايشان انتساخ كنند بعد از آن متوجه نوشتن شرح شوم .

صفحه از 540