به بهانه تصحيح « أخبار الزينبات » - صفحه 13

رساله مى نويسد:
نظرا لأهميّة هذا الكتاب استصوبتُ أن أدرجه هنا بنصّه حرفيّا إذ لا يوجد نظيره فى سائر دور الكتب على ما وصل إليه بحثى، و إذ هو الحجر الأوّل الأساسى الّذى قضى على هذا الخلاف القائم بين جمهرة المورّخين من قرونٍ عديدة فهذه الرّسالة مع صغر حجمها هى نفسها الحجّة على من كان يستبعد دخول السّيّدة إلى مصر و وفاتها بها و دفن جثمانها الشّريف فى هذا الموضع. ۱
بجز رويكرد ارزيابى و سنجش نقلى كه در بحث نخست بدان پرداخته شد، يك رويكرد اجتماعى و فرهنگى نيز در اين ميان وجود دارد و آن، اين كه: در حوزه ها و عرصه هاى مختلف فقهى، اعتقادى و تاريخى كه باورهايى در ميان مردم و توده هاى اجتماعى شكل گرفته و ممكن است با يك پژوهش علمى بر هم خورَد، آيا بايد جانب حقيقت را نگه داشت؟ يا بايد حفظ باورهاى عمومى را مقدم دانست؟ و يا اين كه موضوعات و موارد، متفاوت است و نمى توان حكم واحدى صادر كرد؟
اين مسئله از مباحث جدّى است كه از يك سو جنبه جامعه شناختى دارد و از سوى ديگر به آموزه ها و مسائل دينى برمى گردد.
نمونه روشن و واضح اين مسئله را در پاره اى از فتاواى فقهى مى توان جُست كه فقيهان به لحاظ برهم نخوردن باورهاى مذهبى و عمومى مردم، با صدور فتواى «احتياط» در مسئله اظهار نظر مى كنند، گرچه حقيقت را جز آن مى بينند. ۲ استدلال آنان نيز اين است كه اگر حقيقتْ گفته شود، ممكن است به جرئت و جسارت مردم بينجامد يا تزلزلى در باورها و عقايد مردم فراهم آورد.
اين نوشتار كوتاه، جاى پرداختن همه جانبه به اين مسئله نيست؛ ولى در حدّ طرح مسئله مى تواند قدرى به اين موضوع بپردازد.

1.أخبار الزينبات، ص ۹۲ ـ ۹۳.

2.جهت آگاهى بيشتر بنگريد: كيهان انديشه، ش ۳۷، مقاله «برخى از مبانى احتياط در كتاب هاى فقهى»، رضا استادى، ص ۳۵ ـ ۴۵ و مقاله «احتياط در احتياط»، محمّد ابراهيم جناتى، ص ۴۶ ـ ۶۰ و فصل نامه فقه، ش ۲۹ ـ ۳۰، مقاله «احتياط يا راه سوم» سيد احمد حسينى خراسانى، ص ۱۵۰ و مقاله «احتياط هاى ناروا» سيد احمد حسينى خراسانى، ش ۳۵ ، ص ۵ ـ ۵۰، ش ۳۶، ص ۴۴ ـ ۷۳ و ش ۳۷ ـ ۳۸، ص ۱۱۰ ـ ۱۳۳.

صفحه از 17