به بهانه تصحيح « أخبار الزينبات » - صفحه 14

مرحوم مطهرى از كسانى است كه دغدغه اين مسئله را داشته است. وى در كتاب مسئله حجاب با عنوان «كتمان يا اظهار؟» مى نويسد:
روى همين حساب، در اين مسئله عملاً دو جريان مخالف به وجود آمده است: يكى اين كه صاحبان فتوا در عصر اخير با مشاهده اوضاع و احوال موجود، سخت در عمق وجدان خود مى ترسند كه فتوا به عدم وجوب سَتر وجه و كفّين و عدم حرمت نظر بر وجه و كفّين بدهند. لهذا طريق سلامت مى پويند و با يك «اَلاَْحْوَط» خود را نجات مى دهند.
جريان دوم، اين است كه بعضى ديگر را عقيده اين شده كه هر چند از نظر حقيقت و واقع، مطلبْ همين است، ولى با ملاحظات عصر و زمان ـ كه مردم دنبال بهانه مى گردند كه قيود عفاف را به هر شكل و به هر صورت، دور بريزند ـ بايد قسمتى از واقعيات را كتمان كرد كه موجب بهانه نشود. درست است كه اسلام، پوشش چهره و دو دست را واجب نكرده است، ولى نبايد اين را به مردم گفت؛ زيرا با شنيدن اين مطلب نه تنها چهره و دست ها را نمى پوشند، سر و سينه و پاها تا بالاى زانو را هم نخواهند پوشيد.
اين جاست كه فلسفه «كتمان» و «محافظه كارى» پا به ميان مى نهد. فلسفه كتمان، اختصاص به اين مسئله ندارد. عده اى نظير اين عقيده را در باب استماع اخبار راديو و خريد و فروش آن نيز داشتند.
پس از انتشار كتاب داستان راستان، يكى از علماى خوزستان، نامه اى به من نوشت. اين مرد عالم، ضمن اين كه از اين كتاب تجليل كرده و آن را بسيار سودمند تشخيص داده بود و اعتراف كرده بود كه همه داستان ها را با اصل، تطبيق كرده و درست يافته است، پيشنهاد كرده بود كه دو تا از داستان ها را بردارم؛ زيرا مورد سوء استفاده واقع مى شود:
يكى داستان تقسيم كار كه مربوط به جريان تقسيم كردن رسول خدا كارهاى خانه را ميان حضرت امير عليه السلام و حضرت زهرا عليهاالسلام است. رسول اكرم صلى الله عليه و آله كارهاى بيرون را به على و كارهاى داخلى را به زهرا واگذار مى كند و حضرت زهرا در نبودن حضرت امير بعضى از كارهاى خارجى آن حضرت را به عهده مى گيرد.

صفحه از 17