شرح حديث حقيقت - صفحه 116

شركت مى جسته و موضوعاتى راجع به معاد جسمانى بيان مى كرده است. بعد از فوت قائم مقام در سال 1238 ق، جلسه مذكور تعطيل گرديد و ملا مهدى مطالب فوق را در اين رساله جمع آورى نمود و در شب سه شنبه ماه ذى حجه 1251 در تهران به پايان رساند . ۱
تملكى از اين ملا مهدى خلخالى در پشت كتاب الروضة البهية (نسخه شماره 4276 كتاب خانه آية اللّه مرعشى) موجود است كه در سال 1233 تحرير نموده و در همان جا اجازه اى از شيخ زين العابدين مازندرانى به وى و اجازه اى به فرزند او عبد الرحيم موجود است كه تاريخ اجازه دوم سال 1286 ق است . از يادداشت فضل اللّه صالحى ـ كه در سال 1293 ق، در ظَهر همان نسخه ، بدين عبارت : «از عموى مكرم ميرزا عبد الرحيم در طهران مدرسه معين الممالك به امانت گرفت شد» نوشته ـ بر مى آيد كه عبد الرحيم مذكور تا سال 1293 در قيد حيات بوده است : ۲

4. آقا حسين بن محمد سعيد بن ملا صالح خلخالى خوجينى

مردى عالم و فاضل بود و در سال 1230 از دنيا رفته و برادرش ملا مهدى در رثاى وى قطعه اى سروده و ماده تاريخ فوت وى را چنين بيان نموده است :

ناگه ندا ز هاتف غيبيش در رسيدكى بينوا «بگو بحسين شمس مشرقين»۳

1.خلخال و مشاهير، سيد محمد مسعود نقيب ، ص ۶۰۴.

2.فهرست نسخه هاى خطى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۱، ص ۲۷۷.

3.خلخال و مشاهير، سيد محمد مسعود نقيب ، ص ۶۰۵.

صفحه از 132