بدرة المعاني (درة المعالي) في ترجمة اللئالي - صفحه 183

۲۴۶.لا كَرامَةَ ۱
لِلْكاذِبِ .

۰.
ندارد مرد كاذب هيچ مقدار
بود قدرش به پيش هر كسى خوار

۲۴۷.لاَ رَاحَةَ لِحَسُودٍ ۲ .

۰.
حسود آسايش از دنيا ندارد
چه در دنيا كه در عقبا ندارد

۲۴۸.لاَ غَمَّ لِلْقَانِعِ .

۰.
ندارد مرد قانع هيچ اندوه
كجا قانع ببيند۳هيچ مكروه

۲۴۹.لاَ حُرْمَةَ لِلْفَاسِقِ .

۰.
ندارد قدر و حرمت هيچ فاسق
بود رويش هميشه سُود و غاسق

۲۵۰.لاَ وَفَاءَ لِلْمَرْأةِ .

۰.
وفا در طبع زن معدوم باشد
تو را بايد كه اين معلوم باشد

۲۵۱.لاَ أيْمَانَ ۴ لِمَنْ لاَ إيمانَ ۵ لَهُ .

۰.
كسى كش عهد و سوگندى دروغ است
چراغ و شمع دينش بى فروغ است

1.هامش آ : «إكرام ـ كرام» ، هامش مر : إكرام .

2.آ ، مى ، مر ، جل: لِلْحَسُودِ .

3.در اصل «نبيند» است كه ناصحيح است .

4.آ ، مر ، جل : إيمان ، مى : أمانة .

5.آ ، مر : أمانة ، جل : أيمان .

صفحه از 185