نقد و بررسي «جامع الاحاديث» - صفحه 223

عصر مؤلف

ولادت و رحلت مصنّف، دقيقا مشخص نيست، ولى از علماى قرن چهارم هجرى و معاصر مرحوم مفيد است. چرا كه از ابوجعفر محمدبن على بن بابويه صدوق، احمدبن فارس، ابومحمد حسن بن حمزه علوى و… روايت مى كند.
شصت وسه نفر از مشايخ او در مقدمه كتاب حاضر، ص36ـ39، ذكر شده است؛ همچنين چهارتن از راويان وى نام برده شده اند:
1ـ سيدابوالفتح، عبيدالله بن موسى بن احمد علوى،
2ـ ابوجعفر صدوق، محمدبن على بن حسين بابويه،
3ـ محمدبن على بن محمدبن جعفر دقّاق،
4ـ محمدبن على بن محمد فومى، استاد پسر شيخ مفيد.

آثار مؤلّف

از «الدّروع الواقيه» كراجكى نقل كرده اند كه وى، 120تأليف داشته است (مقدمه كتاب، ص12)، ولى تنها نام يازده اثر از وى در فهرستها ذكر شده و از اينها، همين مجموعه حاضر مانده است كه شامل شش كتاب در 284صفحه مى باشد و 107صفحه مقدمه و فهرست دارد. در اين مجموعه، پس از جامع الاحاديث، العروس، الغايات، المسلسلات، الأعمال المانعة من الجنّة ونوادر الأثر في عليّ خير البشر قرار گرفته اند و در آخر، ضمن پانزده صفحه، چند حديث بسيار سودمند، از دو كتاب ديگر مؤلف يعنى أدب الامام والمأموم والمنبئ عن زهد النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم به عنوان مستدركات مجموعه ذكر شده است كه مصحح محترم، آنها را از لابه لاى كتابهاى ديگران يافته است. از ساير آثار مصنّف، چيزى در دسترس نيست. جز آنكه در «العروس»، از كتاب ديگرش به نام «فضل الجمعة» ياد كرده است. (ص166)

هنر مؤلّف

از مجموعه حاضر هويداست كه مؤلف   در ارائه سنّت و اشاعه معارف دينى، بسيار چيره دست و هنرمند بوده است. در آن روزگار كه دسته بندى، چينش الفبايى و تنظيم موضوعى احاديث مثل امروزه رايج نبوده است، مصنف آنچنان هنرنمايى كرده كه هنوز هم قسمت اعظم مجموعه وى تازه و سودمند است و براى حفظ حديث و ترويج آن در جامعه، متنى شايسته و استوار دارد؛ مثلا:
«جامع الاحاديث» به ترتيب الفبايى تنظيم شده، كه تبويبى موضوعى نيز هست.
بر بخش اعمال و فضائل جمعه، نام «العروس» را برگزيده كه در عين اينكه تعبيرى روايى است، در نامگذارى اينگونه رسائل عبادى، ابتكار محسوب مى شود.
هنر نويسنده، در كتاب «الغايات» نمايانتر است؛ زيرا برترينها، بدترينها و… را از ميان احاديث گرد آورده كه علاوه بر اينكه شيوه اى رسا در شناساندن قلّه هاى معارف اسلام است امروزه مى تواند منبعى غنى و كارآمد براى برگزاركنندگان مسابقات مراكز آموزشى و رسانه ها، تنظيم جدولهاى آموزنده در جرايد و نيز كارمايه اى براى مربّيان تربيتى مدارس و ابزارى تبليغى براى اهل منبر و موعظه باشد.
چهل حديث «المسلسلات» نيز نمونه اى است از هنر راويان و جدّيّت مصنّف در استقصاى اينگونه روايات و تدوين مسلسلات شيعه.
جذّابيت موضوع و عنوان رساله «الأعمال المانعة من الجنّه» براى مشتاقان بهشت، كم نيست.
رساله «علىّ خير البشر» نيز در نهايت ايجاز، بيشترين بار عقيدتى و كمترين كدورت اجتماعى را به همراه دارد؛ ضرورت و ظرافت چنين شيوه تبليغى در دفاع از حقّانيت على عليه السلام، خصوصا در دوران حاكميت بنى عباس و انزوا و مظلوميّت تشيّع، هشيارى سرشار مصنف را مى نماياند.

صفحه از 237