385
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

سياست نيست ؛ بلكه خدعه ، نيرنگ ، فريب و به تعبير امام صادق عليه السلام ، «نكراء» است . ۱
از نگاه على عليه السلام ، حكومت ، چيرگى بر دل ها و تسخير خردها و عاطفه هاست ، نه رام سازى «تن»ها و سلطه بر افراد و چيرگى بر گُرده ها . چنان تفسيرى از حكومت ، چه نيازى به توسّل به ابزار نامشروع سياسى دارد . قدرت در نگاه او جز براى احقاق حق ، قداستى ندارد تا براى حفظ آن ، به شيوه هاى باطلْ چنگ بيفكند . تصرّف دل ها راهى جز استفاده صحيح از شيوه ها و راه سپردن بر اساس ارزش ها ندارد . سياست هاى نامشروع و باطل گرايانه ، شايد روزگارى كوتاه ، با جست و خيزْ سلطه بيافرينند و آن را ادامه دهند ؛ امّا هرگز دوام نخواهند آورد و براى مردم ، جز زيان ، چيزى نخواهند داشت كه :
لِلحَقِّ دَولَةٌ ولِلباطِلِ جَولَةٌ .۲حقّ را دولتى است ، و باطل را جولانى .

اصلاحات علوى

با اين نگرش به حكومت و حاكميت ، و با اين تفسير از سياست ، على عليه السلام زمام امور را به دست مى گيرد و بر اين اساس ، پس از دست يافتن به قدرت سياسى ، بى درنگ ، اصلاحات حكومتى را با شعار «عدالت اجتماعى و اقتصادى» آغاز مى كند . او هدف از پذيرش حكومت را «ايجاد اصلاحات و احقاق حقوق پايمال شده» اعلام كرده بود . على عليه السلام بر اين باور بود كه آنچه در روزگار پيش از وى و پس از پيامبر خدا روى داده ، جامعه را يكسر ديگرگون كرده است و ارزش ها ديگرسان

1.امام صادق عليه السلام درباره هوش سياسى معاويه مى فرمايد : «تلك النكراء تلك الشيطنة وهي شبيهة بالعقل و ليست بالعقل ؛ اين ، نيرنگ و شيطنت است و به عقل مانَد ؛ اما عقل نيست» (الكافى : ج ۱ ص ۱۱) .

2.الكافى : ج ۲ ص ۴۴۷ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
384

افراد ، شانس بهترى جهت گول زدن و منفعت بردن از ايشان ، وجود دارد . ۱
آنچه در اين تحليل ، درباره رهبران سياسى جامعه آمده است ، همگون است با تفسيرى كه سياست مداران اموى ، از سياست به دست مى دادند . معاويه ، بنيادگذار اين نگرش به سياست در تاريخ اسلام است . او بر اين پايه و با تكيه بر شعار «الملك عقيم ؛ ۲ سياست ، نازاست» ، براى چنگ انداختن به قدرت و حراست از قدرتِ به دست آمده ، حاضر بود دست به هر كارى بزند و هر كار ناشايستى را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتى را به كار گيرد .

سياست علوى

سياست در نگاه على عليه السلام ، اداره استوار جامعه بر اساس معيارهاى الهى ، و حركتى حق مدارانه است . او كه مى گويد :
المُلكُ سياسَةٌ .۳كشوردارى ، سياست است .
و هرگز براى رسيدن به قدرت و حراست از قدرتِ به دست آمده ، هر كارى را روا نمى داند ؛ بلكه به عكس ، او توسّل به ابزار نامشروع را حتى به بهاى از دست دادن قدرت صحيح نيز جايز نمى داند .
بر پايه آموزه هاى علوى ، سياست ، شناخت و بهره ورى از ابزارهاى مشروع در اداره جامعه و تأمين رفاه مادّى و معنوى مردم است . به ديگر سخن ، در آموزه هاى علوى ، به كارگيرى شيوه هاى نامشروع و ابزارِ به ظاهر كارآمد ، امّا به واقع ناصحيح ،

1.برگزيده افكار راسل : ص ۲۲۲ .

2.الأمالى ، صدوق : ص ۱۳۲ ح ۱۲۵ .

3.غرر الحكم : ح ۱۷ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۸ ح ۴۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 61043
صفحه از 588
پرینت  ارسال به