نخست، دانشى است كه بدان، گفتار و افعال و حالات رسول الله(ص) شناخته مى شود و بر آن، نام علم روايت حديث گذاشته شده؛ همانگونه كه در عبارت ابن كفانى و باجورى آمده است.
همو درباره دومين دانش مربوط به حديث مى نويسد:
والثانى أنّه علم يبحث فيه عن كيفية إتصال الاحاديث بالرسول من حيث أحوال رواتها ضبطا وعدالتا ومن حيث كيفيّة السند إتصالا وإنقطاعا وغير ذالك. ۱
علم دومى كه مربوط به حديث مى شود، دانشى است كه در آن از چگونگى استناد احاديث به رسول الله(ص) بحث مى گردد. يعنى از حالات راويان از جهت ضابط و عادل بودن آنها و از جهت متّصل و يا منقطع بودن سند و همانند اينها بحث مى كند.
و درباره دانش سومى كه زيرمجموعه علم حديث است مى نويسد:
والثالث أنّه علم باحث عن المعنى المفهوم من الفاظ الحديث وعن المراد منها مبنيّا على قواعد العربيّة وضوابط الشريعة ومطابقا لأحوال النبى(ص). ۲
سومين علمى كه مربوط به حديث مى شود، دانشى است كه از معناى الفاظ حديث بحث مى كند. اين دانش همچنين از مقصود الفاظ حديث بر اساس قواعد ادب و ضوابط شرع مقدس ـ كه مطابق حالات رسول الله(ص) است ـ بحث مى كند.
در اين تقسيم، مقصود از علم اوّل، همان دانش روايت است كه در كلمات ديگران نيز آمده است؛ و مقصود از دانش دوم، درايةالحديث است؛ و بخشى از مباحث درايةالحديث را نيز جداگانه به عنوان علم ديگر بيان كرده است.
مؤلّف كتاب «اصول الحديث» مى نويسد:
علم الحديث رواية هوالعلم الذى