مضمون ، در شعر، بدين صورت آمده است:
يا حار همدان، من يمت يرنىمن مؤمن أو منافق قبلا
ابن سعد از شعبى روايت كرده است: «ديدم حسن و حسين(ع) درباره احاديث اميرمؤمنان(ع) از حارث أعور پرسش مى كردند». ۱ وى در فقه، رياضيات و حديث، يد طولايى داشت و ذهبى از او به عنوان «امام، فقيه، علاّمه و كثيرالعلم» ياد كرده است. ۲ ابن سيرين گويد: «اهل كوفه پنج تن را از ديگران برتر مى دانستند و حارث، اوّلين يا دومين آن پنج نفر بود». ۳
منزلت روايى او نزد شيعه: وى از طبقه اول تابعان و از طبقه دوم راويان كوفى است. ابن قولويه او را در اسناد كامل الزيارات آورده است. برقى او را از دوستان و اولياى اميرمؤمنان(ع) شمرده است. كشّى دو روايت در مدح حارث نقل مى كند. شيخ طوسى او را از جمله اصحاب و راويان امام على و امام حسن(ع) دانسته و مى گويد او داراى «اصل» است. علامه حلّى و ابن داود، او را در شمار راويان معتبر و ممدوح يادكرده اند. صاحب تنقيح المقال گويد: «در وثاقت او شكّى نيست». ۴
آراى رجاليون عامّه درباره او: در ميان عالمان عامّه، نسبت به حارث همدانى، اتفاق نظر وجود ندارد و برخى به علّت تضعيف او ـ كه شيعه بودن اوست ـ تصريح و يا تلويح دارند. اينك، نگاهى به دو ديدگاه درباره او مى افكنيم:
الف: گروهى همچون يحيى بن معين، احمد بن صالح، مرّة بن ابى داود و ترمذى، او را توثيق كرده اند.
ب: گروهى چونان شعبى، ابوحاتم رازى، دارقطنى، مداينى، عثمان دارمى، ابن حبّان، سمعانى و ابن حجر، وى را به نوعى تضعيف، يا به كذب متّهم كرده اند.
تضعيف برخى از اينان، مايه شگفتى من مؤمن أو منافق قبلا
1.الطبقات، ج۶، ص۱۶۸
2.سير اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۵۲
3.تهذيب التهذيب، ج۲، ص۱۴۵
4.ر.ك: كامل الزّيارات، ص۷۹؛ رجال كشّى، ص۲۹۹؛ رجال شيخ طوسى، ص۳۷و۶۷؛ الفهرست، ص۵۴، رجال ابن داود، ص۶۷