است، كه چاپ شد و فعلاً هم در دسترس هست.
يك فكر ديگرى از جوانى، توى ذهن من بود و آن اين بود كه احاديث اخلاقى اسلام، ترتيب و تبويت شود. بعد از احاديث امام مهدى(عج)، بعد از انقلاب، در همان اوايل، به بنده پيشنهاد شد كه راجع به «ارزشها و ضدّ ارزشها در قرآن كريم»، كتابى بنويسم، كه بحمدالله نوشتم و اين كتاب، زمينه و انگيزه پرداختن به آن فكر (در زمينه احاديث اخلاقى اسلام) شد. اين شد كه به جِدّ وارد احاديث شديم. وقتى وارد شديم ، ديديم درياست...
تتبّعاتى در كتب و متون اصلى حديث كرديم... و تتبّعاتى در جوامع حديثى (مثل وسائل وبحارالانوار و مستدرك وجامع الاصول و...)؛ احاديث اخلاقى زيادى جمع شد. بعد، موضوع بندى و ترتيب دادن براساس حروف تهجّى انجام شد. بسيارى از اين موضوعات، خودشان داراى ابعاد مختلف و از هر بُعدى، مشتمل بر احاديث اند. جمع و تفريق اينها همه البّته كار مهم ودشوارى است... ارتباط بخشيدن اين موضوعات با همديگر، جداسازى آنها، شناساندن ابعاد مختلف هر موضوع، جستجوى جنبه ها و خصوصيّات مختلف هر حديث و...
ثمره اين تلاشها (كه البته دوستانى هم هر كدان در دوره اى آمده اند وكمك كرده اند)، دائرة المعارفى شد به نام «المحاسن والمساوى» كه تنها حرف الف