گفتگو با آية الله ابو طالب تجليل تبريزي - صفحه 184

بعد قرآن كريم را كه تحليل كنيم، تحليلش منطبق مىشود بر سنّت. سنّت، تفصيل معارف قرآن كريم است؛ البته سنّت صحيح. در ميان احاديث شريف، حديثهاى مردود هم داريم كه بايد از اين ميان، كنار گذاشته شوند.

علوم حديث: پس، امكان اين  نيست كه فقط به وسيله قرآن، خودمان را در معارف دينى، مستغنى بدانيم...

استاد تجليل: ابداً؛ ابداً. قرآن كريم، اجمال است. مجمل كه مىگوييم، «مفهوم نبودن معانى قرآن» مقصودمان نيست. معناى قرآن، مفهوم است؛ ليكن عمق معانى آن را بايد با حديث به دست آورد. به عنوان مثال، هيچ امكان ندارد كه «فقه» اسلام، (با ابعاد گسترده و شئون مختلفى كه زندگى انسان دارد،) جز با احاديث، تبيين شود. خود قرآن كريم هم به بهره گيرى از حديث، امر مى كنند: «اطيعوا الله واطيعوا الرسول»... هم خدا را اطاعت كنيد و هم رسول را كه «بيان» قرآن كريم است؛ «ما ينطق عن الهوى؛ إن هو إلاّ وحي يُوحى»... او هر چه بگويد، از وحى مىگويد و سخنى از پيش خود، بر زبان نمىآوَرَد. (اين دو آيه، دليل حجّيّت حديث و سنّت نبوى هستند.)

علوم حديث: آيا در نگرش شيعه و سنّى به حديث، تفاوتى هست، و اگر هست، در چه مواردى است؟

استاد تجليل: تمامى فرق اسلامى، احاديث نبوى (يعنى احاديث صادر از رسول الله) را حجّت مى دانند؛ جز آنكه در ميان آنها، در تشخيص صحيح از غير صحيح، اختلاف است. گاهى ديده مىشود كه اهل سنّت، راوىيى را به خاطر ميل به تشيّع، تضعيف مىكنند. مثلاً مىگويند: «فلان، خوب شخصى است، جز آنكه رفضى در او هست». بدين ترتيب، بسيارى از روات را كنار مىگذارند. ليكن ما معيار را وثاقت مىدانيم، چه شخص راوى شيعه باشد، چه

صفحه از 208