گفتگو با آية الله ابو طالب تجليل تبريزي - صفحه 186

سنّت اهل بيت داريم كه يكى از آنها، حديث متواتر ثقلين است.
رسول الله(ص)، هم در اجتماع مسلمانان دنياى آن روز اسلام (كه در حجّة الوداع، جمع شده بودند) و هم بعد از آن، در هنگام رحلتشان (كه تشريف آوردند به مسجد تا آخرين سخن را به مردم بفرمايند)، خطبه اى خواندند و حديثى فرمودند كه محدّثان بزرگ اهل سنّت، آن را نقل كرده اند وبلكه، از نظر اسانيد اهل سنّت، متواتر است (ومن ، اسانيدش را از كتب مختلف اهل سنّت، استخراج و ضبط كرده ام و در وقت حاجت، عين اسانيد متواتر را ارائه مىدهم).
رسول الله (ص) فرمود: «إنّى تارك فيكُم الثّقلَين»... من در ميان شما، دو چيز سنگين به جا مىگذارم. (سنگين يعنى محكم و استوار كه نشود آن را جابه جا و منحرف كرد) «كتاب الله و عترتى اهل بيتى»... يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من، اهل بيت من. «ما إن تمسّكتم بهما لَنْ تضلّوا»... مادام كه به اين دو چيز سنگينْ چنگ بزنيد: گمراه نخواهيد شد. «ولَنْ يَفْترقا حَتّى يَرِدا علىَّ الحوضَ» ... قرآأ و عترت، از هم جدا نمىشوند تا روز قيامت.
اين حديث شريف - كه نزد شيعه وسنّى، صحيح ومسلّم است-، به صراحت به حجّيّت حديث و سنّت اهل بيت، دلالت دارد و حجّيّت آن را همانند حجّيّت قرآن كريم، مىرساند؛ وطبق اين حديث، تنها حجّت بعد از رسول الله(ص)، قرآن و عترت (اهل بيت)اند.

علوم حديث: لطفاً درباره سنّت پيامبر و عترت آن حضرت، و رابطه ميان سنّت و عترت، توضيح بيشترى بفرماييد. آيا اصولاً رابطه اى وجود دارد؟

استاد تجليل: سنّت رسول اكرم، كلام وفعل وتقرير اوست. گفتيم كه دليل حجّيت اين سنّت، قرآن كريم است كه مىفرمايد: «ما ينطقُ عن الهَوى، إنْ هُوَ إلاّ

صفحه از 208